روضة الانوار منظومه ای است اخلاقی، عرفانی و اجتماعی، در بحر سریع، هم وزن مخزن الاسرار نظامی، که در قالب بیست مقاله، در سال ۷۴۳ ق سروده شده است. روضة الانوار نخستین مثنوی از دیدان بدایع الجمال خواجو است. در مقدمه کتاب آمده است: «در ادامه سنت انتشار آثار مهم خطی، نسخه نفیس روضةالانوار خواجو کرمانی، که به خط خوشنویس بزرگ اواخر دوره تیموری و اوایل دوره صفوی، میرعلی هروی، در سال ۹۲۷ قمری، کتابت شده است و یکی از گرانقدرترین نسخههای هنری مجموعه است، با همکاری دانشگاه شهید باهنر کرمان و فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و مجتمع مس سرچشمه منتشر میشود.
کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود، معروف به «خواجوی کرمانی» (زاده: ۶۸۹ ه.ق در کرمان – درگذشت: ۷۵۲ ه. ق در شیراز) یکی از شاعران نیمهٔ اول قرن هشتم است. آرامگاه خواجو در تنگ الله اکبر شیراز است. وی از شاعران عهد مغول است و اشعاری در مدح سلاطین منطقه فارس در کارنامهٔ خود دارد.
زندگینامه
خواجوی کرمانی که به نخلبند شاعران نیز شهرت دارد، در اواخر سدهٔ هفتم هجری در کرمان زاده شد. زمان زایش او را به اختلاف بین ۶۶۹–۶۸۹ هجری قمری ثبت کردهاند. او در دوران جوانی خود جدا از کسب دانشهای معمول روزگار مسافرت را نیز پیشه نموده و بازدیدهایی از مناطق اصفهان، آذربایجان، شام، ری، عراق و مصر نیز داشتهاست. او لقبهایی مانند خلاق المعانی و ملک الفضلا نیز داشتهاست. او در نیمهٔ سدهٔ هشتم هجری در شهر شیراز درگذشت و در تنگ الله اکبر این شهر نزدیک رکناباد به خاک سپرده شد.
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است. مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحاً بیان میشود امّا در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تأثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است. او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسهسرایی داشته باشد. خواجو را وابسته به سلسلهٔ مرشدیه میدانند. او را در ریاضیات طب و هیئت نیز صاحب نظر میدانند. طنز و هزل و انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان در آن روزگار در اشعار خواجو متداول است.[۱] او در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانا داشته، بهطوریکه گرایش حافظ به شیوهٔ سخنپردازی خواجو و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. خواجو از بزرگان صوفیه قرن هشتم و اهل تصوف و عرفان (وحدت وجودی) است. [نیازمند منبع]
آثار
از خواجوی کرمانی آثار زیادی، بیشتر منظوم، به جای ماندهاست که مضامین و محتوای آنها عموماً متفاوت هستند.
- دیوان؛ شامل غزل، قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، رباعی، قطعه و مستزاد که بر روی هم به دو بخش صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم میشود. دیوان اشعار وی منتشر گردیده است
- پنج مثنوی؛ در وزنهای گوناگون با این نامها:
همای و همایون، گل و نوروز، روضةالانوار، کمالنامه و گوهرنامه. این پنج مثنوی بر روی هم خمسهٔ خواجو را تشکیل میدهد سالها بعد گویندهٔ ناشناس و پرسخنی منظومهٔ همای و همایون خواجو را با تبدیل و تغییر و حذف اسامی و افزودن افسانههایی، منظومهٔ سامنامه را پدیدآوردهاست.[۳] آثار منثور خواجوی کرمانی رسالههای چهارگانهای است، با نثری مسجّع و مصنوع، و بسیار بیش از شعر او آراسته به آیات قرآنی.[۴] رسایل چهارگانهٔ خواجو بدین ترتیباند:
- سراجیّه
- شمس و سحاب
- شمع و شمشیر
- نمد و بوریا
اشعار
زتو با تو راز گویم به زبان بی زبانی |
|
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی |
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید |
|
رخ همچو آفتابت، ز نقاب آسمانی |
تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی |
|
تو چه آیت شریفی که منزه از بیایی |