0
0

تشکیل دولت ملی در ایران

تاریخ ایران

مشخصات محصول انتخابی شما

معرفی اجمالی محصول

تشکیل دولت ملی در ایران
مروری بر کتاب

حکومت آق قوینلو و ظهور دولت صفوی

 مصور - همراه با چند نقشه 

در پژوهش حاضر, نویسنده با ریشه‌یابی زمینه‌های تاسیس دولت صفوی بر آن است نقش اجداد شاه اسماعیل ـ جنید و حیدر ـ و نقش دولت ترکمن آق‌قویونلو را در به قدرت رسیدن شاه اسماعیل و تاسیس سلسله صفوی, بازنماید .کتاب با پیش‌گفتار استاد فقید, عباس زریاب خوئی و مقدمه‌های مترجم و مولف آغاز می‌شود, سپس مباحث اصلی با هشت فصل ادامه می‌یابد

 

فهرست
مختصری از تاریخ طریقت صفوی
ابتدای حکومت روحانی صفویه
اوزون حسن و شیخ جنید
پیشرفت سیاست متکی به قدرت آق‌قویونلو در دوره اوزون حسن
حکومت دینی صفوی در دوره شیخ حیدر
آخرین سال‌های حکومت دینی اردبیل
تاریخ فرهنگ و اصول حکومت آق‌قویونلو
نگاهی به گذشته

 تعلیقات کتاب نیز عبارت‌اند از : 

شجره خانوادگی آق‌قویونلو
شجره خانوادگی قره‌قویونلو
فهرست ماخذ شرقی
فهرست ماخذ غربی
فهرست اعلام . در لابه‌لای مطالب
نقشه‌های سیاسی از قلمرو دولت‌های آق‌قویونلو و قره‌قویونلو
نیز عکس‌هایی از مقبره شیخ صفی
مسجد کبود تبریز
سکه‌های سلسله‌های ترکمن آق‌قویونلو و قره‌قویونلو
فصل اول – مختصری از تاریخ طریقت صفوی
* دوران رؤسای متقدم طریقت صفوی(شیخ صفی الدین، شیخ صدر الدین، خواجه علی و شیخ ابراهیم) در این فصل مد نظر اوست.
* خواجه علی: در مورد دیگر رؤسا توضیح اضافه تر از کتابهای پیشین اراءه نمی دهد وکلیاتی را به صورت گذرا گفته است.
- تیمور لنگ پس از لشکر کشی پیروز مندانه به آسیای صغیر به زاویه ی خواجه علی رفت و او را ملاقات کرد. چنان در این دیدار تحت تاثیر او قرار گرفت که کلیه دهات، قصبات و اراضی اردبیل را به صورت وقف به او داد. (نقطه ی عطف در تاریخ خاندان صفوی: کسب قدرت اقتصادی فوق العاده)
- خواجه علی از تیمور خواست که اسرایی که از آناتولی به همراه آورده است را آزاد کند. این اسرا هم در شمار اتباع و مریدان شیخ در آمدند. بسیاری از آنها به آناتولی بازگشتند، برخی از آنها هم در اردبیل ساکن شدند. (صوفیان روملو)
- این اسرای آزاد شده بخش مهمی از قزلباشان را در آینده بودند.
- همانطور که میشل مزاوی در کتاب پیدایش دولت صفوی ذکر کرده بود؛ هینتس برای خواجه علی نقش شیعی قائل شده است.
- در جایی دیگر هم به این نکته اشاره می کند که خواجه علی تعالیم مخفی و سری (حاوی تعالیم شیعی) برای طریقت صفوی بوجود آورده بود.
* تشکیلات طریقت صفوی
- پیر یا مرشد کامل، پیش از مرگش جانشینش را تعیین می کرد. به هیچ وجه لازم نبود که فرزند ارشد جانشین شود.
- خلیفه: بین مرشد و مریدان واسطه هایی بودند به نام خلیفه که در ترویج عقاید و تعالیم صفوی تلاش می کردند. مقامی هم در زمان شاه اسماعیل تحت عنوان خلیفة الخلفا بوجود آمد که او هم واسطی بین خلفا و مرشد کامل (شاه صفوی) بود.




فصل دوم- ابتدای حکومت روحانی صفوی
* انتقال طریقت صفوی به حکومت دنیوی با روی کار آمدن جنید شروع شد.
* جنید:
- تعالیم مخفی و سری طریقت که از زمان خواجه علی تحت تاثیر تشیع قرار گرفته بود را تکمیل کرد. مریدان و پیروان زیادی را جذب کرد.
- جهانشاه قراقویونولها نسبت به پیروان زیاد جنید سوء ظن پیدا کرد.
- میان جعفر(عموی جنید) و جنید اختلاف بود. جهانشاه در نامه ای به جعفر از او خواست که جنید را از اردبیل براند. جنید هم در مقابل نیروهای قرا قویونولها خود را ناگزیر دید واز اردبیل رفت.
- جنید به آناتولی رفت. هدایایی نزد پادشاه عثمانی فرستاد و از او خواست که مکانی برای عبادت به او بدهد. شاه عثمانی با خواسته ی او مخالفت کرد.
- سپس به سمت قره مان رفت. پایتخت آنجا قونیه بود. اهالی آنجا از دیر باز به شیعه متمایل بودند؛ همین علت خوبی برای ورود او به قونیه بود. در آنجا در زاویه ی شیخ صدر الدین قونیوی سکونت اختیار کرد. در آنجا عقاید او که حتی از شیعه هم تجاوز می کرد؛ بر ملا شد. تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت به سمت شام(سوریه) رفت.
- در سوریه قلعه ای که متعلق به دوران جنگهای صلیبی بود را اجاره کرد. در آنجا اقامت نسبتا طولانی ای داشت و توانست پیروان زیادی جمع کند.
شیوخ متعصب سوریه در نامه ای به سلطان قاهره خواستند که با جنید برخورد کنند. جنید شکست خورد و به سمت شمال شرقی آناتولی(ترابوزان) گریخت.
- جنید در جانیق(در نزدیکی ترابوزان) اقامت گزید. درآنجا توانست پیروان زیادی بدست آورد. سپس به ترابوزان حمله کرد و عده ی زیادی را کشت. در یک قدمی پیروزی بود که متوجه شد عثمانیها به ترابوزان حمله کرده اند. ناچار به عقب نشینی شد تا با آنها درگیر نشود.
عثمانیها ترابوزان را شکست دادند و شاه ترابوزان پذیرفت که سالانه خراج سنگینی به عثمانیها بپردازد.
جنید پس از این وقایع به اوزون حسن پناه برد.
فصل سوم – اوزون حسن و جنید
* جنید زمانی که با اوزون حسن دیدار کرد؛ او در اوج قدرت نبود.
* اوزون حسن از یک سو به خاطر دشمنی جنید با قرا قویونولها و از سوی دیگر تمایل شخصی اش به صوفیان، به او پناه داد.
* جنید با موافقت اوزون حسن به تمام قلمروی آق قویونولها برای تبلیغ تعالیم صوفی گری، خلیفه فرستاد.
* جنید سه سال در آمد(دیار بکر) بود.
وقایع مهم این سه سال
* اوزون حسن و ترابوزان: کالویوآنس پادشاه ترابوزان از اوزون حسن در مقابل عثمانیها طلب کمک کرد. اوزون حسن در عوض شاهزاده خانم ترابوزان را به زنی خواست ومتعهد شد که به آنها یاری برساند.
کاترینا(دسپینا خاتون-مادربزرگ شاه اسماعیل صفوی) با این شرط که حق محفوظ ماندن عقایدش را داشته باشد همراه کشیشان و ندیمان مسیحی به دیاربکر آمد.
* تلاش غرب برای جنگ با عثمانی: بر اثر سقوط قسطنطنیه، در اروپا باز تصورات جنگ های صلیبی جان گرفت. پاپ نماینده ای به ترابوزان وگرجستان فرستاد تا مسیحیان آنجا را هم تحریک کنند.
پس از این سفر، اوزون حسن هم نمایندهای به رم فرستاد. اروپاییان از اینکه یک امیر مسلمان( که او را کافر می دانستند) حاضر است تا در جنگ با عثمانیها با آنها متحد شود؛ بسیر شگفت زده شدند. این تلاش همانطور که در ادامه می آید؛ ناکام ماند.
* لشکر کشی اوزون حسن به گرجستان: او برای دستبرد زدن به گرجستان حمله کرد.صفویان این سیاست را بعدا دنبال کردند.
* جنید با خواهر اوزون حسن ازدواج کرد. این ازدواج بر شوکت و شان او افزود.
* پس از پیروزی اوزون حسن بر گرجستان، جنید دیار بکر را ترک کرد اما همسر او که حامله بود در همانجا ماند. جهانشاه قراقویونولها این بار به خاطر نسبت خانوادگی ای که جنید با آق قویونولها داشت؛ بیشتر احساس خطر می کرد وقصد کرد که در صورت لزوم به جنید حمله کند.
* جنید باز هم ناگزیر اردبیل را به جعفر سپرد و قصد جهاد با چرکس ها ( در قفقاز) را کرد. موفق هم شد که آنها را غارت کند. سپس در قره باغ اردو زد. شیروانشاه نسبت به اینکه جید حق ندارد به سراغ چرکس ها ( کسانی که به او خراج می دادند) حمله کند؛ اعتراض کرد. جعفر هم در نامه ای به شیروانشاه، جنید را یک یاغی معرفی کرد.
شیروانشاه به جنگ جنید رفت و در نهایت جنید کشته شد.
* خدیجه بیگم زن جنید که در آمد(دیار بکر) بود؛ پسری زاد که حیدر نام گرفت. اوزون حسن قیومیت خواهر زاده اش را بر عهده گرفت.
 

فصل چهارم- پیشرفت سیاست متکی به قدرت آق قویونولها در دوره ی اوزون حسن
  * اوزون حسن پس از شکست از سلطان محمد فاتح، توجهش را به شرق(قرا قویونولها و ابوسعید تیموری) معطوف کرد. در مقابل عثمانیها و ممالیک قاهره به گونه ای برخورد کرد که نسبت به او احساس خطر نکنند. برای آنها همیشه هدایایی می فرستاد یا اظهار به اطاعت آنها می کرد.
قدرت گیری او هم از زمانیکه سیاستش را معطوف به شرق(ایران) کرد؛ شروع شد.
* او نخست کردها را سرکوب کرد.(مرکز حکومت او (دیاربکر) امروز مرکز کردهای ترکیه است.) سپس سیاست حمله های متوالی به گرجستان جهت غارت را پیگیری کرد.
* بعد بر جهانشاه قراقویونولها در تبریز غلبه کرد و یک گام به قسمت های مرکزی ایران نزدیکتر شد.
* ابوسعید تیموری به سوی اوزون حسن لشکر کشی کرد. او مرتبا پیک به سوی ابوسعید فرستاد تا او را از این تصمیم منصرف کند که موفق نشد. اما نهایتا توانست ابوسعید را شکست دهد. سر ابوسعید را هم به عنوان هدیه برای سلطان ممالیک قاهره فرستاد.
* حالا او توانسته بود قلمروی وسیعی از ایران را تصاحب کند و رقبای خود را در شرق شکست دهد. مملکت داری او تنها مبتنی بر قدرت طلبی بود و بر پایه ی افکار دیگری استوار نبود.



فصل پنجم- حکومت دینی صفوی در دوره ی شیخ حیدر
* پس از شکست خوردن ابوسعید تیموری و آغاز دوره ی قدرت آق قویونولها، اوزون حسن حیدر نه ساله را به اردبیل فرستاد. اوزون حسن، جعفر(عموی جنید) را علی رغم همراهی با قراقویونولها و ابوسعید تیموری بخشید و قیم حیدر در اردبیل کرد. جعفر تا زمان حیاتش قیم حیدر بود.
* هواداران جنید به دور حیدر در اردبیل گرد آمدند. پایگاه مردمی صفویان در این دوره آسیای صغیر، مناطق جنوبی قره مان ، تکه و حمید ، شام و گیلان (مناطق غربی و جنوب غربی دریای خزر بود.
* حیدر با شاهزاده خانم مارتا (دختر اوزون حسن و دسپینا خاتون – دختر دایی اش) ازدواج کرد.
* حیدر همواره کوشا بود تا مقاصد پدرش(جنید) را عملی سازد. او بیش از همه مشتاق گرفتن انتقام خون پدرش بود. او تمام بقعه اش را تبدیل به انبار اسلحه کرده بود. او تقریبا نوعی حکومت در اردبیل داشت.
* او کلاه قرمز رنگی که دوازده ترک (به نشانه ی دوازده امام)داشت را نشانه ی پیروانش قرار داد. ابتدا عثمانیها به تمسخر آنها را قزلباش(کلاه سرخ) می گفتند که این نام بر آنها ماند.
* نخستین اقدامات او حمله به چرکس های مسیحی برای دستبرد  بود.
* پس از اوزون حسن، یعقوب جانشین او شده بود. در این راه او برادر ماتا(زن حیدر) را هم کشته بود.
* درباریان یعقوب بر این عقیده بودند که باید قدرت حیدر در اردبیل محدود شود وخصوصا رابطه ی او با خلیفه هایش را باید قطع کرد. اما یعقوب نمی خواست بر خویشاوندش سخت بگیرد. حیدر هم نزد او در تبریز رفت و سوگند وفاداری خورد.

* در آن سالها در تبریز طاعون شیوع پیدا کرد و یعقوب به قم عزیمت کرد. خدیجه بیگم ( مادر حیدر و عمه ی یعقوب) نزد یعقوب رفت تا اجازه ی جهاد با چرکس ها را بگیرد که توانست بگیرد.
* حیدر یعقوب را فریب داد و به شیروانشاه فرخ یسار (پدر زن یعقوب و قاتل جنید) حمله کرد تا انتقام پدرش را بگیرد. فرخ یسار هم از یعقوب درخواست کمک کرد. در حالیکه حیدر بر شیروانشاه پیروز شده بود؛ خبر لشکر کشی یعقوب را شنید. یعقوب با او جنگید. در جنگ در حالیکه حیدر می توانست یعقوب را بکشد ولی از کشتن او خودداری ورزید. ظاهرا تیری به خطا رفته بود و به حیدر اصابت کرد و سبب شد که او بمیرد.
فصل ششم – آخرین سالهای حکومت دینی در اردبیل
* پس از مرگ حیدر، مارتا و سه فرزندش(علی، ابراهیم و اسماعیل) به شهر قدیمی استخر در فارس فرستاده شدند. آنها چهار سال و نیم در آنجا زندانی بودند.
* دو سال از زندانی بودن آنها گذشت که سلطان یعقوب درگذشت. دوران حکومت یعقوب تقریبا آرام بود وبیشتر در جهت تحکیم مبانی حکومت بود. مرزهای دوران او با مرزهای اوزون حسن تفاوتی نکرده بود.
* با مرگ یعقوب، اوضاع حکومت آشفته شد و میان اعضای خانواده ی شاهنشاهی درگیری برای کسب قدرت پیش آمد.
* رستم آق قویونولها، مارتا و فرزاندانش را آزاد کرد و به تبریز فرستاد. او از سلطان علی و مریدانش برای غلبه بر سپاه بایسنقر(رقیبش) استفاده کرد.
* رستم از پیروان زیاد سلطان به شدت می ترسید. سلطان علی پیش از مرگ برادرانش(ابراهیم و اسماعیل) را به هفت تن از صوفیان مورد اعتمادش(اهل اختصاص) سپرد. در نهایت سلطان علی به فرمان رستم کشته شد.
* حاکم لاهیجان کارگیا(امیر) میرزا علی، اسماعیل را دعوت کرد. شمس الدین لاهیجی استاد اسماعیل شد و به او خواندن، نوشتن و قرآن آموخت. لاهیجی در زمان سلطنت شاه اسماعیل به مقام صدر(بالا ترین مقام مذهبی در زمان صفویان) رسید.
* در نهایت اسماعیل از آشفتگی حکومت آق قویونولها استفاده کرد و پس از شکست دادن شیروانشاه(قاتلان پدر و پدر بزرگش)، آق قویونولها را هم شکست داد و در تبریز بر تخت شاهی نشست.
فصل هفتم – تاریخ فرهنگ و اصول حکومت آق قویونولها
* مملکت تحت فرمان اوزون حسن چه از نظر اجتماعی و چه از نظر نژادی به دو قسمت تقسیم می شد:
 1- طبقه ی جنگجو و فرمانروا که بیشتر از ترکمانان بودند.
2- پیشه وران و اهل علم و قلم که غالبا ایرانی بودند.(تضادی که در عصر صفوی هم بود.)
* دیانت در دربار اوزون حسن: تغییر و تحول مذهبی ناشی از عدم وجود قدرت مرکزی پایدار، جنگ و فقر اقتصادی قرن پانزدهم در دربار او هم تاثیر گذار بود. این قطعی است که اوزون حسن شیعه نبوده است ولی به نظر هینتس به آیین درویشان رغبت داشته است. او به دراویش و مشایخ عنایت داشت. این را هم دلیل مهمی در پذیرفتن در پذیرفتن جنید در دیاربکر می داند.

 
نمایش بیشتر
نمایش کمتر

مشخصات فنی

  • والتر هنتیس
  • کیکاوس جهانداری
  • کمیسیون نشر معارف
  • 1346
  • اول
  • وزیری
  • سلفون
  • 230
  • روغنی
  • سفید
  • فارسی
  • مصور
  • ایران
  • آکبند

نظرات کاربران

تا کنون نظری ارسال نشده است.

شما هم می توانید درباره این کالا نظر بدهید

فایل های دانلود