تذكره هزار مزار يا مزارات شيراز، ترجمهاى است از «شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار»، اثر معينالدين جنيد شيرازى كه به اهتمام پسر وى آقاى عيسى بن جنيد شيرازى صورت گرفته است.
«تذكره نويسى»: تذكره نويسى، در اصطلاح به معنى تألیف و تدوين مجموعه يا كتابى كه در آن شرح احوال شاعران، نويسندگان، عارفان، فقيهان و جزء آنها گرد آمده باشد. تذكرهها را از جهات مختلف مىتوان طبقهبندى كرد. از جمله از لحاظ موضوع، از لحاظ عمومیّت يا خصوصيّت يا تشخص.
تذكرهها چند گونه تنظيم شده؛ 1- الفبايى 3- تاريخى 3- جغرافيايى كه زندگىنامه شاعران ذيل شهر و ديار آنان آورده شود. كتاب شدّ الازار كه شرح احوال 318 نفر از بزرگان مدفون در شيراز است، هدف مؤلف نه بيان تاريخى، بلكه آگاه كردن برادران دينى از زيارت قبور و ياد كردن اهل قبور است، تا بعضى سيرت، اوصاف و فضائل آنان بيان گردد و نمونهاى براى متابعان باشد.به هر حال اين اثر كتابى صوفيانه، و يا هدف كسب ثواب و اجر در احوال عرفاء مشايخ و علماى مشهور و مدفون در شيراز نوشته شده است. و مزارنويسى به عنوان شاخهاى از تاريخنگارى محلى به نام مزارات، بايد خاطرنشان كرد كه از ايالت فارس و شهر شيراز از سعدان مقاريضى (509 هجرى) شروع شد، با اينكه بعضى، ابوالحسن ديلمى (371 هجرى) را كه به نحوى اين مسأله را مورد توجّه قرار داده بود، مىدانند و بالاخره مىشود، الازار يا مزارات شيراز را مىتوان نام برد.
هدف از تألیف اين اثر، همان طور كه بيان شد، ياد و زيارت اهل قبور است. همين انگيزه باعث شد تا فردى از پسر مؤلف بخواهد، براى بهرهمندى بيشتر آن را به فارسى برگرداند. او نيز به اين تقاضا پاسخ داد و اقدام به ترجمه آن نمود.
روش مؤلف در معرفى بزرگان و آثار آنان در قبرستانهاى شيراز، بر تعيين محل و موقعيّت جغرافيايى، دورى و نزدیکى مزار به شهر گذاشته شده است نه قدمت تاريخى مقام و منزلت صورى و معنوى صاحبان قبور به طور كامل.
معينالدين جنيد ظاهرا كتاب خود را در سال 791 هجرى تألیف نموده و در اواخر همين قرن در حوالى سال 800 هجرى درگذشت.
از آنجا كه اين اثر، تذكره مشاهير، مشايخ صوفيه، علما، زاهدان و حاكمان معروف شيراز است و ترجمه احوال اشخاص، نكات اصلى چون تحصيلات، مشايخ، تأليفات و تاريخ وفات و حتى گاهى ولادت ترجمه را بيان داشته است.
منابع مؤلف؛ همچون موضوع آن بيشتر متكى به تواريخ صوفيّه و مشايخ؛ مانند طبقات الصوفيّه ابوعبدالرحمان سلمی و حلية الاولياء ابونعيم اصفهانى است.
در پايان مىتوان گفت: منظور مؤلف از تألیف اين اثر، تهيه راهنمايى براى زيارت كنندگان قبور نامداران در هفت گورستان شيراز در آن زمان بوده است.
مقدّمه مؤلف، با حمد خدا و نعمت و منقبت پيامبر(ص)، ائمه(ع) و صحابه شروع و بعد به تفيصل و با استناد به احاديثى دال بر استحباب زيارت و اقدام به آن سخن مىگويد. او مىگويد زائر بايد به اين اصل معتقد باشد كه ميّت درك و فهم دارد و با اين مسأله زيارت معنى پيدا مىكند. پس مؤلف از علّت تقسيم كتاب خود به عدد روزهاى هفته به هفت قسمت يا نوبت كه هر قسمت يا نوبت شامل ذكر دفن شدگان يكى از قبرستانهاى معروف شيراز است، مىپردازد و مىگويد: چون مزارت شيراز بسيار است و هر كدام در يك محله و راهها هم دور است... بر همين اساس مزارات را به عدد ايّام تقسيم نموده تا زائر به آسانى بتواند، در هر روز يا در هر شب جمعه به يكى از آنها قيام نموده و انجام دهد.
اين هفت نوبت (قسمت) به اين قرار است.
نوبت اوّل: در ذكر دفن شدگان قبرستان شيخ كبير و جوانى آن (دبيرستان شاهپور سابق و مزار شيخ عبداللّه خفيف در شمال شرقى آن واقع است).
نوبت دوم: در ذكر دفن شدگان قبرستان با هليه و حوالى آن (محله سرباغ و بقعه متبرکه شاه منذر از بقاياى آن است). نبوت سوم: در ذكر دفن شدگان گورستان سلم و جوانى آن (قبرستان قديم شيراز كه مشهور بدار السلم است). نوبت چهارم:در ذكر دفنشدگان گورستان مشهد امكلثوم و شيرويه و جوانى آن (جايگاه آن معلوم نشد). نوبت پنجم: در ذكر دفن شدگان گورستان باغ و حوالى آن (در حوالى آستانه حضرت سيد علاءالدين حسین واقع بوده است.)
نوبت ششم: در ذكر دفن شدگان گورستان عتيق و حوالى آن (مسجد جامع فعلى كه مشهور به مسجد جمعه است). نوبت هفتم: در ذكر دفن شدگان گورستان مصلى و گرداگرد آن (سمت اعظم آن حال باغ ملّى و مشهد منور على بن حمزه) بعد از اين تقسيمبندى، اصل تذكره يا متن مىآيد كه در اين قسمت، احول 39 نفر بيان مىگردد كه از شيخ كبير (ابوعبدللّه محمد بن خفيف) شروع و بعد شيخ احمد كبير، شيخ ابوعمر و اصطخرى، مولانا سعيدالدين كازرونى، شيخ ابوشجاع، امام ضياءالدين مسعود شيرازى، سيد مرتضى واعظ و...و آخرين اين نوبت شيخ جلالالدين محمد سرده است، مىآيد.
در نوبت دوم، شرح احوال 32 نفر؛ از جمله استاد سبيويه نحوى، شيخ ابوعبداللّه تعاريضى، شيخ حيدر صوفى، زاهد عفيفالدين يعقوب، مولانا شمسالدين محمد حكيم، فقيه شمسالدين محمد كازرونى، امير يوسفالدين يوسف بن عبداللّه و...، شيخ زينالدين على كلاه بيان مىشود.
نوبت سوم، به شرح اصول 27 نفر از مشايخ و بزرگان كه در قبرستان سلم؛ از جمله نسخ سلم بن عبداللّه صوفى، شيخ ابوعبداللّه بابوئى است، پرداخته مىشود.
نوبت چهارم: به شرح احوال 60 نفر از بزرگان و اميران مدفون در گورستان امكلثوم و شيرويه مىپردازد؛ از جمله سيده امكلثوم، بى بى غريره، مولانا سراجالدين، فقيه سعدالدين محمد بن حسین، شيخ شيرويه و امير تاجالدين على، آخرين اين نوبت سيد روحالدين است.
در نوبت پنجم، شرح احوال 50 نفر درج شده كه اوّلين آنها، شيخ منذر بن قيس و آخرين امير يعقوب بن ليث است. در نوبت ششم كه با شرح حال برادر امام هشتم(ع) احمد بن موسى(ع) شروع و در ادامه آن، شرح احوال 45 نفر از بزرگان كه آخرين آنها در اين نوبت قاضى بهاءالدين عثمان بن على است.
نوبت هفتم كه با شرح على بن حمزه بن موسى كاظم(ع) شروع و با شيخ اجل مشرفالدين مصلح بن عبداللّه؛ يعنى افصح المتكلمين سعدى شيرازى است، پايان مىيابد. در همين كتاب شد الازار است كه نام و كنيۀ شيخ، صحيح و طبق مأخذ قديمى ديگر نوشته شده است كه به غير از اين دو نفر، شرخ فال 62 ديگر گنجانده شده است.
تصحيح اين اثر كه توسط دكتر نورانى وصال صورت گرفته، در مقدّمۀ خود به شرح مختصات كتاب و چگونگى و كيفيّت تصحيح از روى دو نسخه يكى مطبوع كتابخانه احمدى و جهاننما كه در سال1320ق انتشار يافته و ديگرى نسخه كتابخانه مدرسه سپهسالار (مطهرى) است، پرداخته و كتاب حاضر نيز بر اساس همين نسخه، فصل بندى گرديده تا هم رعايت امانت شده باشد و هم خواننده چنانچه نارسايى و اشكالى در متن مشاهده نمايد، دسترسى به متن عربى (شد الازار) آسان باشد و به همين جهات، نسخه سپهسالار اساس تصحيح قرار گرفت و در پاورقىها موارد مختلف درج شده است. از طرف ديگر از آنجا كه مترجم، فاقد تسلّط كافى و لازم نبوده كه بتواند من جميع جهات از عهده ترجمه چنين كتابى برآيد و هر جا توان ترجمه را نداشته يا صرف نظر نموده يا به اجمال برگزار ساخته يا احيانا غلط ترجمه كرده است. مصحح تا آنجا كه مقدور بوده، بيشتر موارد اشكال را در پاورقى صفحات يادآور شده و توضيحاتى در حد گنجايش كتاب آورده و گامى هم براى اطلاع بيشتر خواننده، عين عبارت، شد الازار را آورده تا با مقايسه، مطلب شده و نقص ترجمه آشكار گردد.
از ويژگىهاى اين ترجمه آن است كه در كنار اثر، چه بسا نكات جالب و گوناگون در ترجمه آمده كه در متن با رجال معروف و مشاهير عرفاست كه اين موارد را در پايان بسيارى از شروح احوال مىتوان ديد كه اين موارد را كه از خود اضافه كرده است. اين عبارت را قبل از آن آورده «مترجم گويد»؛ ولى اين مطلب در همه جا 1- خاتمه، بيش از چند سطر نيست و مطلب خاصى جزء توجه دادن خوانندگان به احوال و افعال مقرّبان درگاه الهى صادق نيست و مواردى را مىتوان يافت كه اين جمله درج نشده، من باب مثال حال شيخ عروق بن اسود، مترجم از خود اضافه نموده، بدون آنكه آن جمله درج شده باشد. به همين علّت براى اينكه خوانندگان به واقعيّت مطالب آن طور كه نظر مؤلف بوده، واقف گردند، در پاورقى اين گونه موارد آمده است.
از ويژگىهاى ديگر اين كتاب اين است كه، مطالبى كه درون متن احتياج به توضيح داشته، از نوشتهها و حواشى علامه قزوينى كه قبلا بر شد الازار نوشته، براى تبين مفاهيم و مندرجات متن ترجمه در پاورقى صفحات با امكانات كامل آورده شده تا مطالعه كنندگان، استفاده بيشترى از ترجمه فوق بردارند و اين موارد را مصحّح در پاورقىها متذكر شدهاند.
وضعيت كتاب
در پايان اثر... فهرستها؛ شامل فهرست اعلام اشخاص، فهرست اماكن و جاها فهرست كتب و رسائل كه تمام اينها به ترتيب حروف الفبا نگاشته شده است و در صفحات متعددى هم، تصاوير بقعۀ بزرگان، مشيخ، ضريح و آثار باستانى ديگر اختصاص يافته است. در اول كتاب هم فهرست فصول و اسامى گنجانده شده است.
اهميت توجه به مزارها و گور اوليا سبب شد بسياري از بزرگان، كتابهايي در مزارشناسي بنويسند .کتاب فوق به بررسی زندگی و مزار تنی چند از بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران می پردازد . تفكر اسلام قبور انسانهاي مؤمن مورد احترام است. در منابع روايي، مرده مؤمن از همان احترام زنده او برخوردار است و تفاوتي از اين حيث ميان زنده و مرده انسان مؤمن نيست. لذا يك مسلمان از همان زمان احتضار و فرارسيدن مرگ تا مردن و غسل و كفن و تشييع و نماز خواندن بر وي و دفن پيكر او، موضوع بسياري از احكام و آداب شرعي است كه در كتابهاي فقهي مورد بحث قرار گرفته است و محدثان نيز در كتابهاي روايي در ابواب گوناگوني به بيان احاديث وارده از معصومين عليهم السلام، پرداخته اند.
هدف از تالیف این اثر، همان طور که بیان شد، یاد و زیارت اهل قبور است. همین انگیزه باعث شد تا فردی از پسر مؤلف بخواهد، برای بهره مندی بیشتر آن را به فارسی برگرداند. او نیز به این تقاضا پاسخ داد و اقدام به ترجمه آن نمود.روش مؤلف در معرفی بزرگان و آثار آنان در قبرستانهای شیراز، بر تعیین محل و موقعیت جغرافیایی، دوری و نزدیکی مزار به شهر گذاشته شده است نه قدمت تاریخی مقام و منزلت صوری و معنوی صاحبان قبور به طور کامل.معین الدین جنید ظاهرا کتاب خود را در سال ۷۹۱ هجری تالیف نموده و در اواخر همین قرن در حوالی سال ۸۰۰ هجری درگذشت.
از آنجا که این اثر، تذکره مشاهیر، مشایخ صرفیه ، علما، زاهدان و حاکمان معروف شیراز است و ترجمه احوال اشخاص، نکات اصلی چون تحصیلات، مشایخ، تالیفات و تاریخ وفات و حتی گاهی ولادت ترجمه را بیان داشته است.از ویژگیهای این ترجمه آن است که در کنار اثر، چه بسا نکات جالب و گوناگون در ترجمه آمده که در متن با رجال معروف و مشاهیر عرفاست که این موارد را در پایان بسیاری از شروح احوال میتوان دید که این موارد را که از خود اضافه کرده است. این عبارت را قبل از آن آورده «مترجم گوید»؛ ولی این مطلب در همه جا ۱- خاتمه، بیش از چند سطر نیست و مطلب خاصی جزء توجه دادن خوانندگان به احوال و افعال مقربان درگاه الهی صادق نیست و مواردی را میتوان یافت که این جمله درج نشده، من باب مثال حال شیخ عروق بن اسود ، مترجم از خود اضافه نموده، بدون آنکه آن جمله درج شده باشد. به همین علت برای اینکه خوانندگان به واقعیت مطالب آن طور که نظر مؤلف بوده، واقف گردند، در پاورقی این گونه موارد آمده است.
از ویژگیهای دیگر این کتاب این است که، مطالبی که درون متن احتیاج به توضیح داشته، از نوشتهها و حواشی علامه قزوینی که قبلا بر شد الازار نوشته، برای تبین مفاهیم و مندرجات متن ترجمه در پاورقی صفحات با امکانات کامل آورده شده تا مطالعه کنندگان، استفاده بیشتری از ترجمه فوق بردارند و این موارد را مصحح در پاورقیها متذکر شدهاند.
منابع مؤلف؛ همچون موضوع آن بیشتر متکی به تواریخ صوفیه و مشایخ؛ مانند طبقات الصوفیه ابو عبدالرحمان سلم و حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانی است.در پایان میتوان گفت: منظور مؤلف از تالیف این اثر، تهیه راهنمایی برای زیارت کنندگان قبور نامداران در هفت گورستان شیراز در آن زمان بوده است.
این هفت نوبت (قسمت) به این قرار است.
نوبت اول: در ذکر دفن شدگان قبرستان شیخ کبیر و جوانی آن (دبیرستان شاهپور سابق و مزار شیخ عبدالله خفیف در شمال شرقی آن واقع است).
نوبت دوم: در ذکر دفن شدگان قبرستان با هلیه و حوالی آن (محله سرباغ و بقعه متبرکه شاه منذر از بقایای آن است). نبوت سوم: در ذکر دفن شدگان گورستان سلم و جوانی آن (قبرستان قدیم شیراز که مشهور بدار السلم است). نوبت چهارم: در ذکر دفن شدگان گورستان مشهدام کلثوم و شیرویه و جوانی آن (جایگاه آن معلوم نشد). نوبت پنجم: در ذکر دفن شدگان گورستان باغ و حوالی آن (در حوالی آستانه حضرت سید علاءالدین حسین واقع بوده است.)
نوبت ششم: در ذکر دفن شدگان گورستان عتیق و حوالی آن (مسجد جامع فعلی که مشهور به مسجد جمعه است). نوبت هفتم: در ذکر دفن شدگان گورستان مصلی و گرداگرد آن (سمت اعظم آن حال باغ ملی و مشهد منور علی بن حمزه)
بعد از این تقسیم بندی، اصل تذکره یا متن میآید که در این قسمت، احول ۳۹ نفر بیان میگردد که از شیخ کبیر (ابوعبد لله محمد بن خفیف) شروع و بعد شیخ احمد کبیر، شیخ ابوعمر و اصطخری، مولانا سعیدالدین کازرونی، شیخ ابوشجاع، امام ضیاءالدین مسعود شیرازی، سید مرتضی واعظ و... و آخرین این نوبت شیخ جلال الدین محمد سرده است، میآید.
در نوبت دوم، شرح احوال ۳۲ نفر؛ از جمله استاد سبیویه نحوی، شیخ ابو عبدالله تعاریضی، شیخ حیدر صوفی، زاهد عفیف الدین یعقوب، مولانا شمس الدین محمد حکیم، فقیه شمس الدین محمد کازرونی ، امیر یوسف الدین یوسف بن عبدالله و... ، شیخ زین الدین علی کلاه بیان میشود.
نوبت سوم، به شرح اصول ۲۷ نفر از مشایخ و بزرگان که در قبرستان سلم؛ از جمله نسخ سلم بن عبدالله صوفی، شیخ ابو عبدالله بابوئی است، پرداخته میشود.
نوبت چهارم: به شرح احوال ۶۰ نفر از بزرگان و امیران مدفون در گورستانام کلثوم و شیرویه میپردازد؛ از جمله سیدهام کلثوم، بی بی غریره، مولانا سراج الدین، فقیه سعدالدین محمد بن حسین، شیخ شیرویه و امیر تاج الدین علی، آخرین این نوبت سید روح الدین است.
در نوبت پنجم، شرح احوال ۵۰ نفر درج شده که اولین آنها، شیخ منذر بن قیس و آخرین امیر یعقوب بن لیث است.
در نوبت ششم که با شرح حال برادر امام هشتم علیهالسّلام احمد بن موسی علیهالسّلام شروع و در ادامه آن، شرح احوال ۴۵ نفر از بزرگان که آخرین آنها در این نوبت قاضی بهاءالدین عثمان بن علی است.
نوبت هفتم که با شرح علی بن حمزه بن موسی کاظم علیهالسّلام شروع و با شیخ اجل مشرف الدین مصلح بن عبدالله؛ یعنی افصح المتکلمین سعدی شیرازی است، پایان مییابد. در همین کتاب شد الازار است که نام و کنیه شیخ، صحیح و طبق ماخذ قدیمی دیگر نوشته شده است که به غیر از این دو نفر، شرخ فال ۶۲ دیگر گنجانده شده است.
فهرست
شیخ کبیر
شیخ منصور
شیخ عبدالله
مولانا رکن الدین
مولانا بهاء الدین
شیخ سعدی
و ...