0
0

آتورپاتکان ؛ آذربایجان و نهضت ادبی

تاریخ ایران
تماس بگیرید
لطفا جهت اطلاع از موجود شدن محصول شماره همراه خود را وارد کنید
زمانی که محصول موجود شد
ثبت
درحال ذخیره سازی...
تعداد :
+

مشخصات محصول انتخابی شما

معرفی اجمالی محصول

آتورپاتکان ؛ آذربایجان و نهضت ادبی

آتورپاتکان (یا آتروپاتکان)، نام باستانی منطقه‌ای است که امروزه آذربایجان نامیده می‌شود. در این دوران آتروپاتکان قسمتی از ساتراپ ماد بود. وقتی که امپراتوری هخامنشی متلاشی شد، آتروپات خود را در سال ۳۲۱ پیش از میلاد مستقل کرد. پس از آن تاریخ نویسان لاتینی و یونانی این سرزمین را «آتروپاتکان ماد» و به مرور کمتری «ماد صغیر» نامیدند. نام پارسی میانه این سرزمین «آتورپاتَکان» و بعدتر «آدوربادَگان» و در فارسی جدید «آذربایَجان» نامیده شد.

یکی از پیچیده‌ترین مفاهیم علوم اجتماعی هویت است. شناخت دقیق این مفهوم در پویایی جامعه نقش اساسی دارد. از این جهت شناخت عناصر سازنده آن اهمیت می‌یابد. عناصر هویت ساز یک جامعه انسانی و قومیت را، نژاد و فرهنگ (در معنی عام) آن قوم تشکیل می‌‌دهند. و هر قدر این مشترکات عمیق‌تر باشد پایایی آن جامعه بیشتر خواهد بود. از دیدگاه ریخت‌شناسی اجتماعی اگر یک گروه اجتماعی، نژاد و فرهنگ واحدی داشته باشند، یک گروه واحد محسوب می‌شوند و نسبت آنها با گروه‌های اجتماعی دیگر نیز با اهمیت عناصر سنجیده می‌شود. بدین صورت که دو یا چند گروه اجتماعی که از یک نژاد و یک فرهنگ و یک زبان واحد برخوردار باشند، یک قوم واحد به شمار می‌آیند.

ناگفته پیداست ارتباط عناصر با وحدت قومیت میان گروه‌های اجتماعی یکسان نیست بدین‌معنی که برخی از این عناصر نسبت به برخی دیگر، نقش ثابت‌تری دارند. به عنوان مثال نقش عنصر نژادی که از مقوله‌های بیولوژیکی یک گروه اجتماعی است، نسبت فرهنگ و زبان پایدارتر است و یا زبان که خود جزیی از فرهنگ (دین، زبان، آداب و رسوم) یک قوم و پیوسته در حال تغییر و تحول است نقش بسیار اندکی در این رابطه دارد. به عبارت دیگر، زبان فعلی یک گروه اجتماعی به عنوان یک عنصر تشکیل دهنده قومیت نمی‌تواند عامل موثر و مشخص باشد. زیرا چه بسیارند قومیت‌های واحد که زبان‌های بسیار متفاوت و متمایز از همدیگر دارند و چه بسیارند جوامع متعددی که دارای زبان واحد هستند ولی قومیت واحدی ندارد و راه شناخت مشترکان زبانی آنها تنها از طریق مطالعه و تحقیق در تاریخ زبان شناسی و ریشه‌شناسی زبان‌ها میسر است.

آذربایجان نیز با بیش از دو هزار و سیصد سال قدمت تاریخی، همواره یکی از مشهورترین نام‌های تاریخ ایران و یکی از با ارزش‌ترین موقعیت‌های جغرافیایی ایران و جهان است و در عرصه‌های مختلف تاریخی خوش درخشیده و چهره‌های دلپسند از خود به یادگار گذاشته است، با همین عناصر و فاکتورها، قابل بررسی و تحلیل است. آگاهی به تاریخ این موقعیت جغرافیایی حساس و با ارزش، همت ما را بر توجه شناخت صحیح آن چند برابر می‌کند. نام آذربایجان در متون تاریخی به جا مانده به صورت‌های مختلف « اتورپاتکان، آذربایگانن (آدربایگانون)، آذربایقان، آذربادقان، آذربایگان، آذرباذگان، آذربایغان، آذربیجان و آذربایجان » آمده است البته غیر از صورت‌های یاد شده به صورت‌های دیگری نیز دیده شده است که اگر ناشی از تلفظ واقعی مردم آن زمان ندانیم باید حاصل اشتباه نویسندگان و ناسخان تلقی نماییم.

محققان در وجه تسمیه « آذربایجان» اقوال و روایت‌های گوناگونی ارائه می‌دهند که برخی از جاده صواب بسیار دور است. از میان تمام وجوه تسمیه، نظر استرابون، جغرافی‌دان مشهور در قرن اول پیش از میلاد ، دقیق‌تر می‌نماید ، او می‌نویسد : چون زمان هخامنشیان سرآمد و اسکندر بر ایران دست یافت، سرداری به نام آتروپات در آذربایجان قیام کرد و سرزمین خود را از افتادن به دست مقدونیان نگهداشت و استقلالی به دست آورد و مردم نیز این سرزمین را به نام او « اتروپاتکان» یعنی منصوب به آتروپات نامیدند.

ـ هر چند که خود این نام به معنی « نگهبان آتش» نیز هست ـ این گفتار موید آن است که آذربایجان بخشی از ماد بوده و آتروپات نیز یک اسم ایرانی است ، چون در متون ایران باستان و اوستا دیده می‌شود. بنابراین مردم آذربایجان، از شمار خانواده‌های بسیار قدیم و اصیل ایرانی هستند که از جهت نژادی جزو خانواده‌های آریایی و ایرانی محسوب می‌شوند.

آثار به جا مانده‌ی تاریخی از این قسمت از سرزمین ایرانی، گویای این حقیقت است که آذربایجان چه از نظر نژادی و چه از نظر فرهنگی، همواره جزیی از پیکر ایران بوده است و اگر گذر از جاده زمان گرد و غبار تغییر و تحول ـ که طبیعت هر پدیده تاریخی است ـ بر چهره‌اش نشانده است، اما اصالت و نجابت مردمان آن به عنوان قومیت ایرانی با تمام مشترکات هویت قومی واحد، در آن متجلی است. آن‌چه از مستندات تاریخی در مورد نژاد و دین و زبان این منطقه از میهن ایرانیان به دست می‌آید، موید همین واقعیت است که نژاد مردم آذربایجان و دین و زبان مردم آن، همان نژاد و دین و زبان ایران باستان است. نژاد مردم این سرزمین، همان نژاد مردم ایران و آریایی است که مهاجرت آنها از حدود سه هزار سال پیش از میلاد مسیح و یا قبل از آن از سرزمین مادری خود در شمال ایران شروع شد و در آسیا و اروپا پراکنده شدند و این مهاجرت تا قرن ششم میلادی ادامه داشت. این قوم که پیش از مهاجرت، یک قوم واحد بودند، وقتی به فلات ایران رسیدند به سه دسته: پارس، پارت و ماد تقسیم شدند.

دسته بزرگی از این مهاجران که ماد نامیده می‌شدند در شمال غرب ایران پس از غلبه بر بومیان منطقه، در شهرهای آذربایجان، همدان، قزوین، کرمانشاه، اصفهان و تهران ساکن شدند و این مجموعه را « ماد بزرگ» نامیدند و آذربایجان را که بخشی از « ماد بزرگ» بود « ماد خرد» لقب دادند. همان‌گونه که این مهاجران نژاد واحدی بودند از زبان واحدی نیز تکلم می‌کردند و اگر اختلافی داشتند از جهت گویش و اصطلاحات خاص منطقه‌ای بوده است نه چیز دیگر. برای تعیین زبان مردم آذربایجان اسناد معتبر بسیاری موجود است که سابقه و قدمت وجود آن را در این منطقه نشان می‌دهد. کتاب « الفهرست» قدیم‌ترین منبعی است که زبان مردم آذربایجان در آن معرفی شده است. مولف در این کتاب، از قول ابن مقفع، زبان مردم آذربایجان را از اقسام زبان « پهلوی» (الفهلویه) منسوب به پهله یا فهله ـ که شامل پنج ولایت: ری، اصفهان، همدان، ماه ] ماد[ نهاوند و آذربایجان است ـ دانسته است.

یعقوبی نیز در کتاب خود « آذزیه» را با عنوان صفت مردم آذربایجان معرفی کرده است. یاقوت نیز در کتاب خود درباره زبان مردم آذربایجان و تبریز می‌نویسد آنها را گویشی است که « آذریه» گفته می‌شود و جز خودشان کسی آن را نمی‌فهمند. ابن‌خردادبه در قرن چهارم در کتاب « المسالک و الممالک» زبان مردم آذربایجان، ارمنستان و اران را « فارسی» ذکر می‌کند و بدین‌ترتیب زبان آذری را گویشی از زبان فارسی معرفی می‌کند. در همین جا لازم به یادآوری است که اران و آذربایجان در همه حال تاریخ و فرهنگ مشترکی داشته‌اند و یکسانی زبان اران و آذربایجان نمود دیگری از وحدت تاریخی اران و آذربایجان است که از زمان پیدایش نام آذربایجان تا زمان فتحعلی شاه قاجار که طبق عهدنامه گلستان در سال 1228 ﻫ ‌ق از ایران جدا شده، همواره جزو خاک ایران بوده است.

فهرست

آذربایجان و نهضت ادبی 
از عهد باستان تا روزگار نظامی گنجه ای
مشتمل بر بحث جغرافیایی و تاریخی 
سیر لهجه ها و زبان ادبی و شعر پارسی دری 
شرح حال و تحقیق آثار
و... 

نمایش بیشتر
نمایش کمتر

مشخصات فنی

  • جمال الدین فقیه
  • نشر علمی
  • 1346
  • اول
  • وزیری
  • سلفون
  • 544
  • روغنی
  • سربی
  • مصور
  • ایران
  • بدون مهر و نوشتار

نظرات کاربران

تا کنون نظری ارسال نشده است.

شما هم می توانید درباره این کالا نظر بدهید

فایل های دانلود