0
0

افسانه های آذربایجان

فولکلور
تماس بگیرید
لطفا جهت اطلاع از موجود شدن محصول شماره همراه خود را وارد کنید
زمانی که محصول موجود شد
ثبت
درحال ذخیره سازی...
تعداد :
+

مشخصات محصول انتخابی شما

معرفی اجمالی محصول

افسانه های آذربایجان
روزي روزگاري مردي بود به نام حاجي صياد و يك دوستي داشت كه ملا بود . ملا معلم دختر حاجي صياد هم بود . حاجي صياد مي خواست به مكه برود وزن و پسر را هم با خود مي برد . ملا تو جلد حاجي رفته بود كه مبادا پري را هم ببري كه از درس و مشق عقب خواهد ماند .

حاجي صياد در جست وجوي كسي بود كه دخترش را به دست او بسپارد و با دل قرص به مكه برود و عاقبت آمد پيش ملا كه با او مشورت ومصلحتي بكند .
ملا كه انتظار او را مي كشيد گفت : حاجي البته خودتان بهتر از من صلاح كارتان را مي دانيد امااگر من را مي گوييد ، عرض كنم كه هيچ كس مطمئن تر از خود من نيست .
نمایش بیشتر
نمایش کمتر

مشخصات فنی

  • احمد آذر افشار
  • نشر دی
  • 1368
  • دوم
  • وزیری
  • شمیز
  • 360
  • سفید
  • مصور
  • ایران
  • بسیار تمیز
  • بدون مهر و نوشتار

نظرات کاربران

تا کنون نظری ارسال نشده است.

شما هم می توانید درباره این کالا نظر بدهید

فایل های دانلود