مصور - قطعات ادبی
در جهان عشق شکست و دوری وجود ندارد
با خود میندیش که دشمنی دیگران سبب تغییر حال شود
آنچه دل گوید همان شود و آنچه الهه عشق فرمان دهد سر انجام گیرد .
با این وصف دشمنی چرا ... ؟
در جهان عشق ، نیرنگ و خدعه بکار نیاید . هرگز تصور مکن اعمال دیگران سبب تغییر چرخ جهان عشاق شود ٫زیرا آنچه چشم بیند و به دل سپارد ، همان باشد و آنچه معشوق پسندد ، عاشق بجان خرد.با اینوصف دشمنی چرا ...؟
می خواهی رازی را که در دل دارم و تو روز نخستین از دیدگانم دریافتی صریحا به تو اعتراف کنم؟ ولی خیر ... نمی توانم ، قدرت ندارم شاید خدای نکرده آنچه را که من شنیده ام حقیقتی داشته باشد و تو عشق پاک مرا با نظر کوچکی نگاه کنی . پس چه بهتر که در دلم باشد و آن را بسوزاند و خاکسترش کند.
در جهان عشق نیستی و زوال وجود ندارد . با خود میاندیش که گلهای با طراوت عشق پژمرده شود .زیرا نهالی که با خون دل آبیاری گردد ، گلی که رب النوع جمال بر سایه او افکند هرگز مرگ ندارد .با اینوصف دشمنی چرا ؟
