از جنبشهائی که در تاریخ کشورهای اسلامی از لحاظ قدرت نظامی و نفوذ فکری و سرعت بسط کم مانند است، جنبش مذهبی اسماعیلیه است. این جنبش مدت چندین قرن اکناف قلمرو عباسیان را آشفته می کرد و داعیان اسماعیلی هر روز گوشه ای از متصرفات عباسیان را علیه ایشان برمی انگیختند. کار این جنبش به جائی رسید که یکی از حکومتهای مقتدر و نیرومند قرون اولیه اسلامی یعنی سلسله فاطمیان مصر را به وجود آورد
اسماعیلیان گروهی از شیعیان هستند که امامت را به اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق ختم میکنند و او را امام هفتم میدانند. اینان همزمان با روزگار سامانیان سر برآوردند و سدهها با توان بسیار به پراکندن اندیشه خویش پرداختند. امروزه از شمارشان کاسته شدهاست. در ایران بسیار کمیابند و در برخی کشورها مانند افغانستان، تاجیکستان، هندوستان، تانزانیا، کنیا و سایر ممالک پراکندهاند.[۱]
چنانکه هانری کربن میگوید اسماعیلیان نزاری پس از سقوط قلعه الموت به دست مغولان و نابودی کتب موجود در آن منابع خود را از دست دادند. اما اسماعیلیان مستعلوی که در دوره فاطمیان در مصر مستقر بودند و اکنون بیشتر در هند هستند، منابع دست اول خود را حفظ کردهاند، هرچند تمایلی به انتشار آن ندارند.
امام کنونی اسماعیلیان نزاری که در منطقه الموت تمرکز جغرافیایی داشتند،[۲] کریم آقاخان نام دارد که زاده ژنو است و اکنون در پاریس اقامت دارد و فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد است.اسماعیلیان پس از امام جعفر صادق فرزند ارشد او اسماعیل را امام میدانند و میگویند امام او را به جانشینی خود برگزید ؛ فرقهٔ اسماعیلیه تا ظهور عبدالله بن میمون القدّاح در حدود سال ۲۶۰ هجری یکی از فرق عادی شیعه بود ولی پس از او تحولی در این مذهب پیدا شد که موجب پدید آمدن خلافت فاطمیان در مصر و ظهور قدرت و تشکیلات اسماعیلیه گردید، و چنانکه برخی مورخان نوشتهاند عبدالله دعوی نبوت کرد و از کسانیکه دعوت او را پذیرفتند مردی بود به نام حمدان بن الاشعب ملقب به قَرمَط، و او بهدستیاری دوست و داماد خود موسوم به «عبدان» تشکیلات تبلیغاتی به وجود آورد.
نامهای دیگر
همعصران نخست و مخالفان اسماعیلیان آنها را ملاحده، پس از اواسط سده ۳ (قمری)، قرامطه نیز خطاب میکردند، ولی آنان جنبش خود را «دعوت» یا «دعوت هادیه» مینامیدند و در دورهٔ فاطمیان حتی از بهکار بردن عنوان اسماعیلیه دوری میکردند.[۴]
عربها نیز به اسماعیلیان باطنیان میگفتند. زیرا ایشان متون قرآن را تاویل باطنی میکردند. این تاویل به عهدهٔ فردی بود که در اسماعیلیه به او معلم میگفتند.[نیازمند منبع] آنها ظاهر معنی قرآن را قبول نداشتند بلکه برای قرآن بطن قائل بودند و معانی را به صورت مجازی میگرفتند.[نیازمند منبع]
آغاز کار و سرچشمه
جریان اسماعیلیه از مصر و دربار خلفای فاطمی مصر برخاست. اسماعیلیان سالها اندیشۀ اسماعیلی و خلیفههای فاطمی را تبلیغ میکردند. مرکز این تبلیغات در ایران بیشتر در ری، فرارود و خراسان بود. در سدۀ ۴ کار مبلغان اسماعیلی بالا گرفت و بسیاری از بزرگان سامانی بدیشان پیوستند که بزرگترینشان امیر نصر سامانی بود. گرایش امیر نصر به اسماعیلیه واکنش غلامان ترک متعصب، که گارد نگهبانان امیر را در بر میگرفتند و روحانیان سنی را برانگیخت تا به اندیشهٔ براندازی وی بیافتند. گرچه توطئهٔ براندازی آشکار و رهبر ترکان دسیسهپرداز سرش را بر باد داد، ولی امیر نصر به ناچار کنارهگیری کرد و فرزندش نوح را به جای خویش بر تخت نشاند. فشار فقیهان سنی و ترکان که اکنون بسیار نیرو گرفته بودند جنبش اسماعیلیان را تار و مار ساخت و رهبران این جنبش در فرارود شکنجه و کشته شدند. از این پس جنبش حالت پنهانی به خود گرفت.
اسماعیلیان و محمود
با سرنگونی سامانیان و رویکارآمدن ترکان وضع اسماعیلیان از آنچه بود بدتر شد. در کنار دیگر دگراندیشان اسماعیلیان نیز مورد آزار و کشتار سلطان محمود غزنوی قرار گرفتند. محمود در این کشتار با دستگاه خلیفهگری بغداد همدست بود.
بزرگترین کسی که در زمان غزنویان قربانی کشتار اسماعیلیه شد و به گفته بیهقی به تهمت قرمطگری گرفتار آمده بود حسنک وزیر بود که به دار آویخته شد.
برآمدن حسن صباحنوشتار اصلی: اسماعیلیان (حکومت)در زمان سلجوقیان حسن صباح در ایران رهبری اسماعیلیان را به دست گرفت. مرکز تبلیغ و مقاومت خویش را به کوهها و دژهای کوهستانی رساند و خودش در دژ افسانهای الموت آشیان گرفت. پس از استوار شدن از مصر برید و جداگانه و مستقل به دعوت پرداخت. این روزگار دوران اوج اسماعیلیان بود. حسن صباح برای پیشبرد آرمانهای اسماعیلی دست به یک رشته ترورها زد.
اسماعیلیان و مغولها
پس از مرگ حسن صباح جانشینانش راه نبرد با خاندانهای ترک چیره بر ایران را پی گرفتند. تا این که با تازش مغولها به ایران به ناچار با سلطان جلالالدین خوارزمشاه در یک سنگر جا گرفتند و با مغولان به ستیز پرداختند؛ ولی سرانجام خورشاه واپسین رهبر اسماعیلیان الموت در سال ۶۵۱ در برابر هلاکوخان گردن فروآورد و چندی پس از آن به دست مغولها کشتهشد. مغولان دژها را یکی پس از دیگر گشودند و کشتار بزرگی از اسماعیلیان کردند. از این پس اسماعیلیان مقاومت را در دژهای خویش در شام و لبنان پیگرفتند.
جستارهای وابسته
نزاریان
حسن صباح
اسماعیل بن جعفر
حشاشین
برکوک
ماهوسک
تون.