مولانا محمد بن خواجه زینالدین علی بن جمالالدین شیرازی ملقب به جمالالدین و متخلص به عرفی از مشاهیر و شعرای قرن دهم هجری قمری در شیراز است. البته میان تذکرهنویسان و تاریخنویسان دربارهٔ نام دقیق او اختلاف نظر زیادی وجود دارد.
به کمال فضل و دانش و لطیفهگویی و حاضرجوابی معروف است و طرزی مخالف مسلک قدما در شعر در پیش گرفته و غالباً در اثر کثرت تشبیهات و استعارات او، اصل مقصود در شعرش مبهم میماند. چند بار به هندوستان رفته و در دربار اکبر شاه گورکانی تقرب یافتهاست.
به علت این که چند بار شیخ ابوالفیض بن مبارک فیضی دکنی و برادرش، ابوالفضل علامی را که هر دو از اکابر هند بودند، در مقام مناظره محکوم ساخته بود، آن دو کینه و عداوت او را سخت به دل گرفتند.
عرفی در سال ۹۹۹ در سن سی و شش سالگی درگذشت و جنازه او را از لاهور به نجف انتقال دادند.
عرفی در یکی از قصائد خود بنام ترجمة الشوق، این بیت زیر را آورده و آرزوی خود را در آن چنین اظهار نمودهاست:
به کاوش مژه از گور تا نجف بروم |
|
اگر به هند به خاکم کنی و گر به تتار |
ملا رونقی همدانی یک قطعه تاریخ که مشتمل بر پنج بیت است بمناسبت حمل استخوانهای عرفی به نجف سروده که از آن سال حمل استخوانها یعنی سال ۱۰۲۷ هجری برمیآید و آن قطعه اینست:
- یگانه گوهر دریای معرفت عرفی
- که آسمان پی پروردنش صدف آمد
- چو عمر او به سر آمد ز گردش دوران
- شکست سخت به دلهای پر شعف آمد
- به گوش چرخ رسانید حرف جانسوزی
- که عمرم از تو چه در معرض تلف آمد
- به کاوش مژه از گور تا نجف بروم
- فگند تیر دعائی و بر هدف أمد
- رقم زد از پی تاریخ رونقی کلکم
- به کاوش مژه از هند تا نجف آمد
بیشتر تذکرهنویسان بیت عرفی و قطعه ماده تاریخ فوق را در مؤلفات خود آوردهاند ولی هر یک بنا بمیل و روش خود آن را دستکاری کردهاند.
مؤلفان خلاصة الافکار، میخانه، مآثر رحیمی، تذکره حسینی، کلمات الشعرا نتایج الافکار، خزانه عامره، شعر العجم، ریاض الشهرا و غیرهم نسبت با ین شعر عرفی اشاره کردهاند و آن را با اختلافاتی نوشتهاند. همینطور در چند تذکره قطعه تاریخ ملارونقی همدانی ذکر شده ولی این باعث حیرت است که این قطعه در مآثر رحیمی موجود نیست و همینطور در عرفات العاشقین و خلاصة الاشعار و چندجای دیگر وجود ندارد. اما در کلمات الشعرا، نتائج الافکار، خزانه عامره، تذکرۂ نصرآبادی، شعر العجم، ریاض الشعر، سفینه و بهارستان سخن و غیرهم موجود است