0
0

گفت و شنود سید محمد علی باب با روحانیون تبریز

ادیان و مذاهب
تماس بگیرید
لطفا جهت اطلاع از موجود شدن محصول شماره همراه خود را وارد کنید
زمانی که محصول موجود شد
ثبت
درحال ذخیره سازی...
کد محصول: product_2723
مجموعه : مجموعه آوات کتاب کتب ادیان و مذاهب اسلام سایر ادیان وزن: 400 g
تعداد :
+

مشخصات محصول انتخابی شما

معرفی اجمالی محصول

گفت و شنود سید محمد علی باب با روحانیون تبریز
در تاریخ معاصر ایران، دربارة پیدایش اندیشة شبه‌دینی «علی محمد شیرازی» معروف به «سید باب» سخنان بسیاری بیان شده است. پیروان این آیین در ابتدا بابی و بعدها بهایی، ازلی و... نام گرفته‌اند و اکنون نیز هم‌چنان افکار و اندیشه‌های خود را راستین و برحق می‌شمارند. کتاب حاضر در دو دو بخش تدوین شده است: بخش نخست نسخه‌ای خطی به قلم «میرزا محمدتقی مامقانی» معروف به «حجت‌الاسلام نیر» است و بیش‌تر مطالب این بخش، به شرح مجلس مناظره‌ای که با حضور روحانیون تبریزی و به دستور ناصرالدین شاه با سید باب دربارة مباحث و تئوری‌های دینی تشکیل شده بود، اختصاص دارد؛ بخش دوم نیز که توسط نگارنده به نگارش درآمده، شامل بیوگرافی افرادی است که به مناسبت‌های مختلف در متن کتاب از آنها نام برده شده است. در این گذر، ضمن بررسی شرح احوال، آرا و افکار این افراد، تاریخ و حوادث گوناگون مربوط به ظهور سید باب نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. بخش مذکور با عنوان «نام‌نامه»، به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است.

در زمان پادشاهی محمد شاه قاجار مجلسی با حضور روحانیون شیعه و ناصرالدین شاه قاجار (که در آن هنگام ولیعهد بود) در تبریز تشکیل شد، در زمانمجلس تبریز موضوع بابیت برای بزرگان سیاسی و مذهبی ایران، بااهمیت شده بود.باب تعداد و آمار پیروانش را پیگیری می‌کرد، در یکی از آثارش به نام دلائل سبعه که همان اواخر به رشته تحریر درآمده بود، تعداد بابیان را صد هزار نفر ذکر کرد. درباره اتفاقاتی که در مجلس مباحثه تبریز و پس از آن افتاده‌است، اختلافات زیادی بین منابع بابی و بهائی، منابع قاجاری، آثار مستشرقان، نوشته‌های مورخان متدین و مورخان لاییک وجود دارد.با این وجود در میان تمام نوشته‌های مؤافق و مخالف بابی، می‌توان نقاط مشترکی یافت. یکی آن که او در مجلس مباحثه، به صراحت ادعای قائمیت و پیامبری نمود.

به نام خداوند جان‌آفرين حكيم سخن در زبان‌آفرين

در تاريخ معاصر ايران از پيدايش انديشه‌ي شبه ديني علي‌محمد شيرازي معروف به سيد باب سخنان بسياري رفته است. پيروان اين آيين در ابتدا بابي و بعدها بهايي و ازلي و... نام گرفته‌اند كه هنوز هم همچنان افكار و انديشه‌هاي خود را راستين و برحق مي‌شمارند. در اين كتاب ما را سر آن نيست كه اين تفكر را از جهت مذهبي و فقهي مورد تحقيق و مطالعه قرار دهيم، بلكه اين كتاب نگاهي است كوتاه به تاريخ شكل‌گيري و چگونگي رويدادهاي مربوط به اين فرقه.

كتاب حاضر داراي دو بخش است كه به نظر مي‌رسد لازم است در پيشگفتار، شرحي كوتاه درباره‌ي هر يك از اين بخشها آورده شود:
۱- بخش نخست: نسخه‌اي است خطي به قلم ميرزا محمدتقي مامقاني فرزند ملامحمد مامقاني معروف به حجت‌الاسلام نير. اغلب صفحات اين بخش مربوط است به شرح مجلس مناظره‌اي كه با حضور روحانيون تبريزي و به دستور ناصرالدين ميرزا وليعهد آن روز و ناصرالدين شاه بعدي تشكيل شد. هدف از تشكيل اين مجلس، پرسش و پاسخ دو طرفه و شنيدن تئوريهاي ديني سيد علي‌محمد باب بود.

يكي از رؤساي روحاني حاضر در آن جلسه ملامحمد مامقاني حجت‌الاسلام، پدر مؤلف است كه بلافاصله پس از ختم جلسه، ديده‌ها و شنيده‌هاي خود را براي مؤلف تقرير نموده: «... فلهذا اين بنده‌ي ضعيف را مدتها در خاطر مي‌گشت و به نظر مي‌گذشت كه محاورات آن مجلس را كه والد ماجد بعد از فراغت از آن مجلس بي‌تراخي من البدو الي الختم تقرير فرموده، اين بنده‌ي حقير را صورت آن مجلس را از كثرت تذكار و تكرار ملكه شده..». تمامي كتابهايي كه تا به امروز در تاريخچه‌ي سيد باب چاپ و منتشر شده، شرح مناظره‌ي روحانيون مسلمان را با سيد باب و چگونگي فتواي قتل او را از دو منبع روايت كرده‌اند، يكي ناسخ‌التواريخ نوشته‌ي ميرزا محمدتقي سپهر (لسان‌الملك) و ديگري روضةالصفاي رضاقلي خان هدايت. مؤلف ناموس ناصري كه هر دوي اين كتابها را ديده، معتقد است كه آنان در شرح وقايع به خطا رفته‌اند و تاريخ را دگرگون نوشته‌اند: «... و از آنجا كه مورخين عهد در آن مجلس مبارك حضور نداشتند، محاورات آن مجمع را به استناد سماعات افواهيه به كلي تغيير داده، مقاولاتي كه اصلا اتفاق نيفتاده مذكور داشته و بيان واقع را بالمره قلم نسخ بر سر گذاشته‌اند.»

او حتي از اين هم فراتر رفته و صورت مجلسي را كه از حاج ملامحمود نظام‌العلما، رئيس آن جلسه‌ي گفت و شنود باقي مانده مردود مي‌شمارد: «... و عجب آن است كه صورت مجلس را هم به خط مرحوم حاج ملامحمود نظام‌العلما كه در آن اوقات سمت معلمي اعلي حضرت اقدس همايوني را داشت نسبت داده‌اند، در صورت براي مورخين مرقوم داشته و منسيات خود را كه متن واقع است به كلي مهمل گذاشته.» ميرزا محمدتقي در ضمن اشاره مي‌كند كه روضةالصفا و ناسخ‌التواريخ نيز با يكديگر مباينت دارد. ما براي پابرجا كردن ادعاي مؤلف ناموس ناصري دو دليل مهم در دست داريم: الف: او اين نسخه را براي ناصرالدين شاه و به نام او نگاشته. مي‌دانيم كه در تاريخ تشكيل اين مجلس در تبريز (۱۲۶۳ ه ق)، ناصرالدين شاه، ناصرالدين ميرزاي وليعهد تبريزنشين بوده، و اين مجلس به دستور او و در حضور او تشكيل شده، و حتي خود ناصرالدين ميرزا هم با سيد باب گفتگويي دارد.

پس مؤلف كتاب نمي‌توانسته كتابي را خطاب به يك شاهد عيني بنويسد كه در آن جز حقيقت چيزي باشد، به ويژه كه شاهد عيني، پادشاه هم باشد! او براي صحت ادعاي خود و درست بوده تاريخ‌اش و بطلان نوشته‌هاي ناسخ‌التواريخ و روضةالصفا، حتي شاه را به داوري و شهادت مي‌طلبد: «.. خاطر حقيقت مظاهر اقدس همايوني خود شاهد راستين و گواه آستين است كه اين مسطورات [را] با مقاولات آن مجلس، تباين كلي در ميان است؛ به نحوي كه مي‌توان گفت:كل ذلك لم يكن.» . ميرزا محمدتقي مي‌نويسد كه به هنگام سفر ناصرالدين شاه به اروپا، در آذربايجان با شاه ملاقاتي داشته و در آن ملاقات بوده كه به اين فكر افتاده گفته‌هاي پدرش را به صورت كتابي تنظيم و تقديم شاه كند. اين سفر سومين سفر ناصرالدين شاه به اروپا بود و در سال ۱۳۰۶ قمري انجام گرفته است: «... موكب اعلي حضرت اقدس همايوني به عزم فرنگستان صفحه‌ي آذربايجان را به تشريف قدوم ميمنت لزوم، رشك روضه‌ي رضوان فرمودند و اين داعي حقير را سعادت شرف‌اندوزي حضور مهر ظهور همايوني دست داد.

نویسنده: میرزا محمدتقی ممقانی - حسن مرسلوند

بدون شک در تاریخ معاصر ایران یکی از تلخ ترین رویدادها ظهور بابیت و در ادامه بهائیت است که آثار شوم آن تا به حال ادامه دارد. در طول تاریخ از زمان غیبت کبری متأسفانه عده ای به ظاهر مذهبی به جای اینکه زمینه ظهور حضرت را آماده کنند با ادعای مهدویت علاوه بر انحراف مذهبی، هزاران نفر را چه از لحاظ عقیدتی و چه از لحاظ جسمی به هلاکت کشانده اند. علی محمد باب هم یکی از این افراد است که در اواخر دوران محمدعلی شاه این ادعا را کرد و بعد از آن ماجراهای تأسف برانگیزی را به جای گذاشت و اثرات این غده چرکین، که به بدنه مسلمین وارد شد، تا به حال هم ادامه دارد و خیلی از انسان ها را به هلاکت می کشد. پس شایسته است از تاریخ ظهور و نشر این فرقه سخن گفته شود تا با دانستن عوامل و زمینه های آن در زمانی که آخرین ذخیره الهی در پرده غیبت به سر می برند به دام صیاد دیگری نیفتیم.
حسن مرسل وند با تحقیقات جامع، کتابی جمع آوری کرده که حاوی منابع اولیه و دست اول در مورد این واقعه است. او به خوبی توانسته است بدون هیچ تعصبی به لَه یا علیه این فرقه، واقعیت را روایت کند، که این از ویژگی های مهم این کتاب است. کتاب «گفت و شنودهای سیدعلی محمد باب با روحانیون» در دو فصل نگاشته شده است: فصل اول، نگاهی به مفتاح باب الابواب، و فصل دوم، قاموص ناصری. البته این کتاب علاوه بر این دو فصل، ملحقاتی هم دارد؛ نام نامه قسمتی است که زندگی نامه افراد و شخصیت های مهم در این داستان را به صورت مختصر بیان کرده است.

بخش اول: شناسنامه باب الابواب یا تاریخ باب و بها

در این بخش نویسنده بعد از بیان زندگی نامه نویسنده کتاب باب الابواب، زعیم الدوله تبریزی، به معرفی قسمت های مختلف پرداخته است. او در ادامه تعدادی از افرادی را معرفی کرده است که بعد از غیبت کبری ادعای مهدویت کرده اند. در قسمت دهم این فصل، زندگی نامه علی محمد باب آورده شده است. البته مرسل وند در صفحه ۲۲ این کتاب به مطلبی درباره تاریخچه کتاب باب الابواب اشاره ای می کند: «زعیم الدوله، نویسنده این کتاب، که پیش از این گفتیم کتاب مفصلی به نام باب الابواب را براساس یادداشت ها و خاطرات شخصی پدرش، که خود همراه پدرش ــ جد زعیم الدوله ــ در مجلس مناظره علی محمد باب با روحانیون تبریز حضور داشته و یادداشت هایی را نوشته بوده، می نگارد که چون این کتاب بسیار مفصل و پرحجم بود … ناگزیر خلاصه و فشرده ای از آن کتاب را به زبان عربی ــ باب الابواب به زبان فارسی بوده ــ می نگارد». در ادامه پژوهشگر محترم با بیان تاریخ باب و بابیان از نگاه دکتر محمد مهدی خان زعیم الدوله آن را در بعضی موارد مورد نقد قرار می دهد. یکی از قسمت های جالب زندگی علی محمد باب قبل از ادعای اش زمانی است که به همراه دایی اش در بوشهر زندگی می کرد و در آنجا به ریاضت های جان سخت مشغول بود. او به خاطر این ریاضت ها دچار مشکلات عصبی شد. علی محمد ساعت های طولانی در اوج گرمای بوشهر به پشت بام منزل می رفت و اوراد و اذکاری را می گفت و می خواست ستارگان را به تسخیر خود در بیاورد. علی محمد بعد از اینکه به کربلا رفت و با مکتب شیخیه آشنا شد، به فکر واسطه بودن بین حضرت ولیعصر(عج) و مردم افتاد و خود را ابتدا باب نامید، اما بعدها تا مقام نبوت بالا برد.
در ادامه این بخش، محقق بزرگوار گفت و شنودهای علی محمد باب با علمای شیراز، اصفهان و تبریز را از زبان زعیم الدوله نقل می کند. هرکسی این قسمت کتاب را مطالعه کند به خوبی به عقیده علی محمد باب و بی سوادی اش پی می برد و در حیرت می ماند که چگونه بعضی از علما از این فرد بی سواد پیروی کردند. از دیگر نکات این گفت و شنودها، می توان به توبه علی محمد باب در شیراز در حضور امام جمعه و مردم اشاره کرد که البته بابیان آن را به نفع خود تعبیر می کنند. در ادامه می خوانیم: وقتی باب از طرف صدراعظم به ماکو و قلعه چهریق تبعید شد و بعد از آن در مناظره ای در تبریز در حضور علمای مشهور تبریز و ناصرالدین شاه به حکم بعضی از علما ارتادش ثابت گردید، از علما و حکومت کینه به دل گرفت و بعد از رسیدن خبر مرگ محمد علی شاه به پیروانش در سراسر ایران دستور شورش و مقابله نظامی را داد، که البته نویسنده شرح این شورش ها در خراسان، مازندران و زنجان را آورده است.
در ادامه می خوانیم که بعد از استقرار ناصرالدین شاه با درایت امیرکبیر این آشوب ها کنترل شد، ولی متأسفانه افراد زیادی از مردم جان خود را از دست دادند و در نهایت باب را در تبریز تیرباران کردند. بعد از اعدام علی محمد طرفدارانش دست از تبلیغ بابیت بر نداشتند. نویسنده محترم در این بخش از زبان زعیم الدوله پاره ای از آثار قلمی باب و اعتقادات و احکام صادره از سوی او را بیان می کند. ما در قسمت دهم این بخش می خوانیم که بعد از اعدام باب تشکیلات جدید به دست سلیمان خان تشکیل می شوند و به سه نفر از بابی ها مأموریت داده می شود که ناصرالدین شاه را ترور کنند. جزئیات ترور و نقشه آن به قلم نویسنده در اواخر این بخش آورده شده است. بعد از نافرجام ماندن ترور، تمام کسانی که به بابیت گرویده بودند اعدام و حسینعلی بها و دیگر سران آن به عراق تبعید شدند. ما در انتهای بخش از وضعیت بابیت و سرنوشت آن بعد از باب آگاه می شویم.

بخش دوم: قاموص ناصری

قاموص ناصری به دست میرزا محمدتقی مامقانی تألیف شده است. ایشان جزء آن دسته از شیخیه هایی است که به باب نگرویدند و حکم اعدام باب را صادر کردند. او که در گفت و شنود تبریز حضور داشته گزارش آن جلسه را در این جزوه آورده است. نویسنده قاموص ناصری هم مختصری از سرگذشت باب را آورده است، ولی قسمت بیشتر این بخش به مناظره علما با باب در تبریز اختصاص دارد. در انتهای این کتاب هم بخش نام نامه آورده شده است که دربردارنده زندگی نامه افراد دخیل و سرشناسی است که در داستان علی محمد نقش بسزایی دارند؛ افرادی چون حاج میرزا آقاسی، شیخ احمد احسایی، قره العین، حاج محمدعلی بارفروش و… . نکته جالبی که با مطالعه زندگی نامه این افراد دستگیر مخاطب می شود گرایش کسانی به بابیت است که از نظر علمی افراد عالمی بودند، ولی به دلایل نامعلوم دیوانه وار خود را فدایی علی محمد کردند. البته در این نام نامه، زندگی نامه شخصیت های ضد باب هم آورده شده است.

در ضمن تلطفات ملوكانه، ذكري از والد ماجد علام به ميان آورده تمجيداتي از محاورات آن مجلس منيف فرمودند. بعد از مرخصي از حضور همايون، مراتب قدرشناسي اين وجود مبارك، داعي حقير را مؤكد عزيمت آمد كه به استدراك مافات شرح وقايع آن مجلس مبارك را علي‌ماوقع در اوراق چند درج كرده، تقديم حضور معدلت ظهور همايوني دارد...»[۵] ما براي صحت ادعاي ملاقات او با شاه به روزنامه‌ي خاطرات ناصرالدين شاه در سفر سوم فرنگستان مراجعه مي‌كنيم و ذيل خاطره‌ي روز شنبه سوم رمضان ۱۳۰۶ مي‌خوانيم: «... دسته‌ي اول كه به حضور رسيدند دسته‌ي حاجي ميرزا جواد آقاي مجتهد كه اسامي همراهانش از اين قرار است... دسته‌ي چهارم كه همه شيخي بودند، ميرزا تقي حجت‌الاسلام پسر مرحوم ميرزا محمد مامقاني با جمعي.»

 

نمایش بیشتر
نمایش کمتر

مشخصات فنی

  • میرزا محمد تقی مامقانی - حسن مرسلوند
  • نشر تاریخ ایران
  • ۱۳۷۴
  • اول
  • رقعی
  • گالینگور
  • 184
  • سفید
  • فارسی
  • ایران
  • بدون مهر و نوشتار

نظرات کاربران

تا کنون نظری ارسال نشده است.

شما هم می توانید درباره این کالا نظر بدهید

فایل های دانلود