این کتاب دربردارندۀ مجموعۀ رباعیات مولانا جلالالدین محمد بلخی است که از جزء هشتم «کلیات شمس» یا «دیوان کبیر» ر اخذ شده است. رباعی با رعایت ترتیب حروف هجای فارسی در قوافی و ملاحظۀ حروف قافیۀ مصراع اول در هر رباعی منظم و مدون شده است.
بسیاری از این رباعیات با یکدیگر اختلاف مختصری دارند و برخی دیگر نیز عیناً تکرار شدهاند. شکی نیست تمام رباعیهایی که در این کتاب آورده شده، از مولانا نیست و شاید برخی از آنها که مربوط و منسوب به دیگران است در مجالس خود بر زبان آورده و مریدان آنها را ثبت کرده و به نام وی نوشتهاند. برخی از این رباعیات را میتوان در دیگر متون فارسی پیش از روزگار مولانا دید؛ از جمله در مختارنامۀ عطار یا جزء رباعیات اوحدالدین کرمانی و نجمالدین رازی و ... .
رباعیهای مولانا در این کتاب که بعضی از آنها به شهادت قرائن از آن مولاناست و درباره قسمتی هم تردیدی قوی حاصل است و معلوم نیست که انتساب آن به وی درست باشد. معانی بلند و مضامینی نغز در این رباعیها دیده میآید که با روش فکر و عبارتبندی مولانا نسبتی تام دارد ولی در مجموع رباعیات مولانا به پایۀ غزلیات و مثنوی نمیرسد.
چند نمونه از رباعیات مولانا:
ای شب، شادی همیشه، شادآ شادآ عمرت به درازای قیامت بادآ
در یاد من آتشیست از صورت دوست ای غصه، اگر تو زهره داری یادآ
******
بی عشق، نشاط و طرب افزون نشود بی عشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد بی جنبش عشق درّ مکنون نشود
*******
ای آنکه طبیب دردهای مایی این درد ز حد رفت چه میفرمایی
والله، که اگر هزار معجون داری من جان نبرم، تا تو رخی ننمایی