بهجمالیدانشمند ایرانی اواخر سدهٴ دوازدهم میلادی است. وی مولف کتابی است به نام فرخنامه جمالی که آن را در سال ۵۸۰ ق/۱۱۸۴ م تألیف کرده است.
انشمند ایرانی، قرن ششم، مؤلف کتاب فرخ نامه که نویسنده این کتاب را به پيروى از نزهتنامه علائى و به قصد تكميل آن در سال 580ق تألیف کرده است.
كنيهاش ابوبكر بوده و در همه نسخ يكى است. نامش در كشف الظنون و اكثر نسخ اثرش «فرخنامه»، مطهر و در دو نسخه، مظهر است. در دو نسخه هم مطهر را نام پدر او دانستهاند، كه البته درست نيست. اكثر نسخ نام پدر مؤلف را محمد ذكر كردهاند، ولى در «كشف الظنون» نام پدرش را ابوالقاسم نوشتهاند در حالى كه در بعضى نسخ خطى ابوالقاسم نام جد اوست، يعنى در حقيقت نام پدر از ميان نام مؤلف و نام جد ساقط شده است.
در نام جد اعلاى او هم اختلاف است. در سه نسخه قديمى مورخ 754، 789، 886 ابوسعد و در ديگر نسخ و «كشف الظنون»، ابى سعيد است و حكم بر اين كه كدام صحيح تواند بود، احتياج به وجود قرائن خارجى دارد، يعنى بايد احوال مؤلف در كتب و مآخذ ديگر مضبوط باشد كه نيست و بر چنين مداركى دسترسى نيافتهايم.
نسبت، شهرت و تخلص او «جمالى» است و در اشعارى كه از خود در مقدمه كتاب نقل مىكند، دو جا جمالى را به صورت تخلص به كار برده است:
مقصود مهمات گنه كار جمالى
|
|
دانى كه چه باشد بكن از فضل به حاصل
|
بنده جمالى به ثنا گفتنت
|
|
باد ز اقبال منور بصر
|
ابوبکر مطهر مانجی معروف به جمالی یزدی، کتاب فرخنامهٴ را برای تکمیل نزهتنامه علایی اثر شهمردان رازی نوشتهاست. دو تألیف نزهتنامه و فرخنامه را میتوان با هم مورد بررسی قرارداد، همچنانکه آن دو مکمل یکدیگرند. هر دو کتاب دانشنامههایی هستند که در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی در ایران تالیفشدهاند.
مقبره شیخ مربوط به دوره تیموری در روستای تاریخی منج یا مانج بوانات فارس به او نسبت داده می شود و او را مطهر مانجی می خوانندکه برای جمع اوری گیاهان دارویی از کوههای بوانات استفاده می کردد.
فرخ نامه،دائرةالمعارف علوم و فنون و عقایداست که در سال ۵۹۸ق/۱۱۸۴م توسط ابوبکر مطهر بن محمد بن ابوالقاسم ابوسعید جمالی یزدی و بهطور خلاصه؛ ابوبکر مطهر جمالی یزدی نوشته شدهاست.ناشر دیجیتالی کتاب، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهانو ناشر چاپی آن انتشارات امیر کبیر در سال ۱۳۸۶ میباشد.این کتاب دانشنامه فارسی است که در مقاله سوم آن، به کشاورزی نیز پرداختهاست. دانشنامههای فارسی دربارهٔ عالم انسانی، نباتی(گیاهی) و حیوانی و کانی سخن میگویند.مصحح کتاب، ایرج افشار به ۱۶ نسخه خطی کتاب اشاره کردهاست. نخستین نسخه چاپی کتاب در سال ۱۳۴۶ منتشر شدهاست. برخی مطالب کتاب ممکن است درباره علوم غریبه باشد . ولی تاریخ علم از همین رهگذر پر از فراز و نشیب شکل میگذرد. این کتاب یکی از متون کهن پارسی، در بررسی تاریخ کشاورزی ایران میباشد.
این کتاب در اقوال گوناگون، گاه فرحنامه خوانده شدهاست. اما متن کتاب بهترین سند برای نام فرخنامه برای کتاب است. گمان برخی بر آن است که شباهت معنای نزهت و فرح موجب آن شدهاست. نظری به جملات جمالی یزدی در فرخ نامه بیندازیم تا تأکید وی بر نام فرخنامه را مشاهدهکنیم:
«زیرا که نام این کتاب فرخنامه است، این نیز فرخ دانستیم.» و «که نام کتاب فرخ نامه است تا فرخی زیادت باشد.»
زمینه تاریخی کتاب
حدود نود سال پس از تحریر نزهتنامه علایی، ابوبکر مطهر جمالی یزدی در مقدمه کتاب خود فرخنامه مینویسد: «برخود واجب کردم که به موجب آن کتابی سازم نام آن فرخنامه جمالی از کتب متفرق که از این انواع باشد و هر آنچه در نزهتنامه باشد الیماشاالله.»
در این کتاب، به سخنان دانشمندان بزرگی از جمله؛ محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا و عمرخیام اشاره شدهاست. از جمله کتبی که جمالی یزدی به آن استناد کردهاست، بخش «الفلاحه» از کتاب جامع العلوم (ستینی) فخر رازی میباشد.
سرفصلهای کتاب
- مقالت اول در منافع انسان و بهایم دو فصل
- مقالت دوم در منافع طیور(پرندگان) و هوام و حشرات دو فصل
کشاورزی
- مقالت سوم در منافع الاشجار و الاسفرهم و البقول و الحبوب و الغلات و ما یشبهه، هفت فصل است
فصل اول: در اشجار بیست و دو نام است. خرما، رز، سیب، انار، سفرجل(به)، انبرود(امرود)(گلابی)، شفتالود(شفتالو)، زردآلود(زردآلو)، صفت انجیر، توث(توت)، جوز، نارجیل(نارگیل)، بادام، فندق، فستق(پسته)، سپیدار، طرفا یا درخت گز، قصب(نی)، چنار، پستنک(سنجد)، جلغوزه (میوه درخت صنوبر) و عناب.
فصل دوم: درختان مشموم، و آن هفت جنس است. ترنج، نارنج، لیمو، مورد، گل، سرو و صنوبر.
فصل سوم: در اسپرهمها، سیزده نام. نرگس، سوسن، لاله، لفاح(مهرگیاه)، یاسمین، ضیمران، مرزنجوش، بنفشه، آذرگون، نسرین، نیلوفر، خیری، و شنبلیذ (شنبلید)(شنبلیله).
فصل چهارم: پالیزه یازده نام. خربزه، کذو(کدو)، باذنجان(بادنجان)، ترب، پیاز، سیر، چغندر، گزر(هویج)، کرنب(کلم)، شلغم و عنصل (نوعی پیاز).
فصل پنجم: در بقول: در نوزده نام. بادزوج، گندنا، کهکز(شابانک)، کاهو، سداب، کاشنی(کاسنی)، کرفس، فرفخ(خرفه پرپهن)، گشنیز، سیسنبر(سوسنبر)، نعناع، اسفاناخ(اسفناج)، راشن، نانخواه(زنیان) ، اسفندان (خردل)، سماروغ(قارچ خوراکی)، طرخون(ترخون)، ریواس، سعتر(آویشن).
فصل ششم: در غلات، ده نام است. گندم، جو، باقلا، نخد(نخود)، عدس، برنج، حلبان (گیاهی شبیه ماش)، گاورس، لوبیا.
فصل هفتم: اندر حبوب، یازده نام. رازیانج(رازیانه)(بادیان)، خردل، حرمل(اسفند)، شونیز(سیاهدانه)، زیره، بنگ، خشخاش، تودری (گیاهی شبیه خردل)، بزرقطونا(اسفرزه)، کنجد، شاهدانه.
داروهای گیاهی
- مقاله چهارم اندر حشایش، و در آن دو فصل
فصل اول: اندر اوراق، سیزده نام. حیالعالم (همیشک)(چلم)، عنب الثعلب (سفرس(انگور فرنگی)، عصفر(کاجیره)، درمنه، درخت مریم (بابونه کبیر)(<span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: '2