مصور - 70 قصه عامیانه ایرانی
گردآوری افسانهها و متلها و نمایشنامهها و بازیهای سنتی کردی که این قسمت آخر تا به حال گردآوری نشده و دست نخورده باقی مانده (و تقریبا برای اولین بار است که نمایشنامهها و بازیهای سنتی کردی گردآوری میشود) کاری سخت و دقیق است، تنها علاقه بسیار میتواند انسان را به کوره راههای دورافتاده روستاها بکشاند.
باید سال ها در میان مردن و همراه آنان کوچ کرده و خودت هم یکی از همان روایتگران شده باشی و افسانهها در سینه خودت هم حفظ شده باشد و گرنه با تشکیلات عریض و طویل (که اگر ازحق نگذریم کارهای این ادارات هم در جای خود قابل توجه و برای محققین مفید است) و دفتر و دستک تنها نمیتوانی به کارهایت اصالت ببخشی. مطمئنا جائی را که با اسب و قاطر و حتی پای پیاده در کوه و کمر و رودخانه و باتلاق بروی و سالها در آنجا با مردم زندگی کنی فرق دارد با سفری در ماشین اداره، در جاده ماشینرو که معلوم نیست از نظر روستائیان مامور مالیاتی هستی یا گردآورنده افسانه.
در بین افسانه های ملل افسانه های ایرانی جای برجسته و ویژه ای دارد و در این میان افسانه های کردی دارای رنگ و بوی دیگری است. تعبیرهاو ترکیبات زیبا و لطیف در لهجه های کردی و کردی کرمانشاهی مطلبی نیست که بتوان بسادگی از آن گذشت. صورت اصلی این قصه ها باید ضبط و حفظ شود و بماند؛ زیرا در اثر پا نهادن رادیو و کم کم تلویزیون به روستاها و قهوه خانه ها این لهجه ها اصالت خود را از دست می دهند.
بسیاری از قصه ها هنگامی لطف و زیبائی خود را نشان می دهند که با زبان و لهجه اصلی بیان شوند. روی این اصل بعضی از افسانه ها را آوانویسی کرده ام تا اصالت آن ها حفظ شود.