این کتاب ترجمه فارسی چند جمله پهلوی است که اندرز خسرو کوانان (قبادان) خوانده شده است. چند نوشته دیگر پهلوی نیز که در پند و نصیحت است، اندرز نامیده شده و به یکی از بزرگان دین مزدیسنا و یا به یکی از سران و شهریاران ایران پیوستهاند، از آنهاست اندرز آذرپاد مهراسپندان و اندرز زرتشت پسر آذرپاد مهراسپندان و اندرز آذرپاد زرتشتان که هر سه موبدان موبد ایران بودند و در روزگاران شاپور دوم و اردشیر دوم و یزدگرد اول.
کتاب اندرزنامه خسرو انوشیروان قبادان حاوی سخنان بزرگترین پادشاه ساسانیان انوشیروان پسر قباد میباشد که بنا بر مشهور، به هنگام واپسین ساعات زندگی و پیش از مرگ خود به صورت وصیت به زبان آورده است. هرچند که در صحت انتساب این اندرزنامه به شخص انوشیروان جای تردید است و این اجتمال وجود دارد که برخی از ادبای دوره ساسانی بخاطر علاقه به خسرو این کتاب را نوشته و این جملات زیبا را به او منتسب کردهاند. در هر حال حتی اگر چنین باشد، باز هم اهمیت ادب و بزرگی و متانت را در ایران باستان نشان میدهد. متن حاضر به همراه متن پهلوی کتاب فوق، توسط فرهاد نیلوفری برای نشر الکترونیک آماده گشته است.
آغاز متن دربارهٔ بیارزشی جهان مادی است (بند ۱). سپس اندرزهایی خطاب به جمع در همین زمینه میآید. از بند ۸ تا ۱۰ اندرزها خطاب به فرد (به صیغهٔ دومشخص مفرد فعل امر) است. در پایان اندرز دیگری خطاب به مردم است (هر کس باید بداند...) و در آن سؤالاتی مطرح شده و بلافاصله خود به آنها به صیغهٔ اولشخص مفرد فعل مضارع (من میدانم که...) پاسخ دادهاست. این اندرزنامه نیز اساساً از نوع اندرزنامههای دینی است.