گلاسه - رنگی - نفیس ؛ اثر 51 تن از هنرمندان و اساتید خط و تذهیب
شعر خواجو در هنر خط و خوشنویسی
خوشنویسی ایرانی، بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمینهای وابسته یا تحت نفوذ اسلام، همچون کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان و شبه قارۀ هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت.پس از ورود اسلام به ایران، خطّاطی، فقط به شیوۀ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت تیموریان، میرعلی تبریزی خط نستعلیق را که از ترکیب خط نسخ و تعلیق بهتدریج ایجاد شده بود، قوام بخشید.بعد ها خط ثلث نیز تولید و در امور مذهبی مانند کتابت قرآن و احادیث و روایات و همچنین کتیبهنویسی مساجد و مدارس مذهبی مورد بهره برداری قرارگرفت و نزد اعراب هم رواج بیشتری پیدا کرد.
خواجو، شاعر معروف قرن هشتم، از خواجگان کرمان است و تخلص او،«خواجو» از همین نسبت گرفته شده است. وی از جوانی با نقاشی، نخلبندی و موسیقی آشنایی جدی داشته است. رابطه او با مشایخ کازرون باید با رابطه خاندان اینجو با آنان مطالعه شود.
شعر صوفیانه او از جوهره تصوف کم بهره است و از سطح آشنایی و الفت با معارف صوفیه نمیگذرد. همای و همایون او علاوه بر آن که با خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی پیوندهایی دارد،ِ با ورقه و گلشاه عیوقی نیز دارای مشترکاتی است. خواجو از نخستین گویندگانی است که با تضمین شعر دیگران نوعی تخمیس ساخته است. او از معروفترین پیروان نظامی است، و آخرین منظومهاش، گوهرنامه، نشان میدهد که با آثار امیر خسرو دهلوی هم آشنایی داشته است.
avatkettab - C.T ( آوات کتاب ), [1/10/2022 5:21 PM]
کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود، معروف به «خواجوی کرمانی» (زاده: ۶۸۹ ه.ق در کرمان – درگذشت: ۷۵۲ ه. ق در شیراز) یکی از شاعران نیمهٔ اول قرن هشتم است. آرامگاه خواجو در تنگ الله اکبر شیراز است. وی از شاعران عهد مغول است و اشعاری در مدح سلاطین منطقه فارس در کارنامهٔ خود دارد.
خواجوی کرمانی که به نخلبند شاعران نیز شهرت دارد، در اواخر سدهٔ هفتم هجری در کرمان زاده شد. زمان زایش او را به اختلاف بین ۶۶۹–۶۸۹ هجری قمری ثبت کردهاند. او در دوران جوانی خود جدا از کسب دانشهای معمول روزگار مسافرت را نیز پیشه نموده و بازدیدهایی از مناطق اصفهان، آذربایجان، شام، ری، عراق و مصر نیز داشتهاست. او لقبهایی مانند خلاق المعانی و ملک الفضلا نیز داشتهاست. او در نیمهٔ سدهٔ هشتم هجری در شهر شیراز درگذشت و در تنگ الله اکبر این شهر نزدیک رکناباد به خاک سپرده شد.
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است. مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحاً بیان میشود امّا در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تأثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است. او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسهسرایی داشته باشد. خواجو را وابسته به سلسلهٔ مرشدیه میدانند. او را در ریاضیات طب و هیئت نیز صاحب نظر میدانند. طنز و هزل و انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان در آن روزگار در اشعار خواجو متداول است. او در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانا داشته، بهطوریکه گرایش حافظ به شیوهٔ سخنپردازی خواجو و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. خواجو از بزرگان صوفیه قرن هشتم و اهل تصوف و عرفان (وحدت وجودی) است.
از خواجوی کرمانی آثار زیادی، بیشتر منظوم، به جای ماندهاست که مضامین و محتوای آنها عموماً متفاوت هستند.
دیوان؛ شامل غزل، قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، رباعی، قطعه و مستزاد که بر روی هم به دو بخش صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم میشود. دیوان اشعار وی منتشر گردیده است
پنج مثنوی؛ در وزنهای گوناگون با این نامها:
همای و همایون، گل و نوروز، روضةالانوار، کمالنامه و گوهرنامه. این پنج مثنوی بر روی هم خمسهٔ خواجو را تشکیل میدهد سالها بعد گویندهٔ ناشناس و پرسخنی منظومهٔ همای و همایون خواجو را با تبدیل و تغییر و حذف اسامی و افزودن افسانههایی، منظومهٔ سامنامه را پدیدآوردهاست. آثار منثور خواجوی کرمانی رسالههای چهارگانهای است، با نثری مسجّع و مصنوع، و بسیار بیش از شعر او آراسته به آیات قرآنی. رسایل چهارگانهٔ خواجو بدین ترتیباند:
سراجیّه
شمس و سحاب
شمع و شمشیر
نمد و بوریا
زتو با تو راز گویم به زبان بی زبانیبه تو از تو راه جویم به نشان بینشانیچه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینمایدرخ همچو آفتابت، ز نقاب آسمانیتو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی