0
0

خنده سازان و خنده پردازان

فولکلور و طنز
تماس بگیرید
لطفا جهت اطلاع از موجود شدن محصول شماره همراه خود را وارد کنید
زمانی که محصول موجود شد
ثبت
درحال ذخیره سازی...
کد محصول: product_3102
مجموعه : مجموعه آوات کتاب کتب ادبیات متون کهن امثال و حکم وزن: 530 g
تعداد :
+

مشخصات محصول انتخابی شما

معرفی اجمالی محصول

خنده سازان و خنده پردازان

مرحوم عمران صلاحی نویسنده و شاعر طنز صاحب سبک ایرانی در سال 1325 در تهران چشم به جهان گشود و در سال 1385 چشم از جهان فروبست . عمران صلاحی را می‌توان از مطرح‌ترین طنز‌پردازان معاصر دانست. عمران صلاحی همواره در نوشته‌های خود با زبانی طنزآمیز به مسائل اجتماعی توجه خاصی داشته است.
عمرن صلاحی از زبان خود ماجرای طنزنویسی خود را اینگونه بیان می‌کند:
ماجرای طنزنویسی من این‌جور شروع شد که منزل پدری من در جوادیه بود. یک خانواده‌ی بسیار فقیرو من معمولا در پیاده‌روی‌های روزانه‌ام خیلی چیزها از داخل جوی آب و کنار دیوار پیدا می‌کردم. مخصوصا همیشه دنبال روزنامه و مجله بودم، و هر جا یک تکه روزنامه پیدا می‌کردم آن را برمی‌داشتم، تمیزش می‌کردم و می‌خواندمش. یک روز از داخل جوی چهار صفحه از یک روزنامه را پیدا کردم که اسمش ((توفیق)) بود. تا آن موقع نمی‌دانستم توفیق چیست. آن را بردم خانه و خاکش را پاک کردم و خواندم. خیلی خوشم آمد. تصادفا نشانی توفیق در آن چهار صفحه وجود داشت. آن موقع من با یک دوچرخه قراضه به مدرسه می‌رفتم و بچه‌های جواد یه سنگ می‌انداختند و پره‌های دوچرخه‌ام را می‌شکستند و دنبالم می‌کردند. یک روز من از زبان بچه‌های جوادیه شعر گفتم و برای توفیق فرستادم با این مضمون:
((من بچه‌ی جوادیه هستم آهای کاکا
ناراضیند خلق ز دستم آهای کاکا))
و به همراه یک کاریکاتور آن را برای توفیق فرستادم. مدت‌ها گذشت و یک روز از توفیق نامه‌ای به دستم رسید.در نامه کلی تشویق شده بودم و فهمیدم مطالبم در توفیق چاپ شده است و آنها انتظار داشتند من به دفتر مجله بروم. من هم یک روز با دوچرخه قراضه‌ام به دفتر توفیق در خیابان استانبول رفتم. با ترس و لرز و خجالت فراوان . آنها باور نمی‌کردند که این شعر سراپا شیطنت را من گفته باشم. تصادفا آن روز جلسه هیات تحریریه بود و مرا به آنجا بردند. در جلسات تحریریه به سوژه فکر می‎کردند. یک خبر را جلو من گذاشتند و من هم به سوژه فکر کردم. خلاصه تصادفا همه سوژه‌هایم تصویب شد و خیلی تشویق شدم. از سال 4544 رسما در هیات تحریریه توفیق که آن زمان کوچک‌ترین عضوش من بودم، مستقر شدم. از این زمان طنزنویسی من شروع شد. عمده شهرت صلاحی در سال‌هایی بود که برای مجلات روشنفکری آدینه، دنیای سخن و کارنامه به طور مرتب مطالبی با عنوان ثابت حالا حکایت ماست می‌نوشت.

نمایش بیشتر
نمایش کمتر

مشخصات فنی

  • عمران صلاحی
  • نشر علم
  • 1382
  • اول
  • رقعی
  • گالینگور
  • 342
  • سفید
  • فارسی
  • ایران
  • تمیز
  • بدون مهر و نوشتار

نظرات کاربران

تا کنون نظری ارسال نشده است.

شما هم می توانید درباره این کالا نظر بدهید

فایل های دانلود