يكي از شاعران لارستان كه در دورة قاجاريه در بيرم و سپس در لار مي زيسته است .صحبت لاري، علاوه بر جنبه هاي ادبي، در عرصه هاي اجتماعي لارستان در عصر قاجاريه نيز فعاليت داشته است. سيد علاءالدين مورخ لاري در كتاب تاريخ لارستان، صفحه 168، دربارة صحبت لاري چنين گفته است: «او مداح علي خان و نصيرخان لاري بوده و امورات زندگي اش هم از طرف آنها اداره مي شده است. چنان كه قصايد و غزليات و رباعياتي كه در مدح خوانين لاري گفته است، شاهد گفتار است و بعد از انقراض خوانين لاري، چون مردم لار به او كمك نمي كرده اند، وي به تنگي معيشت، گرفتار شده و در اواخر عمرش اعما (نابينا) گرديده و در لار فوت كرده و در جنب امام زاده در محله جا شهر لار مدفون شده ....»
ملا محمد باقر به سال 1128 - 1162 هجری - در بیرم لار از توابع شیراز دیده به جهان گشود . صحبت هوش و حافظه عجیبی داشت بطوریکه در 20 سالگی به درجه اجتهاد رسید . در لغات فارسی و عربی بسیار توانا بود و از رمز و رموز و فنون شعر و شاعری نیز بهره کافی داشته است
فتحعلی شاه قاجار برای وی احترام زیادی قائل بود و در حق او از هیچ گونه لطف و عنایت دریغ نمیداشت . صحبت مردی صریح الهجه و مخالف عمال دستگاه استبداد قاجار بود و به همین جهت بارها به زندان افتاد
وی در دوران پیری نیز که از نعمت بینائی محروم شده بود از گفتن و نوشتن حقایق پروا نمی کرد و در واپسین روزهای زندگی نیز رنج زندان را بر خود هموار ساخت.وفات صحبت را در سال 1214 - 1251 هجری ذکر کرده اند
خسته پیر کور رنجیری شده
شب نهان از باد شبگیری شده
نغمه سنجی را زبان بر بسته اند
جبرئیلی را سبک پر خسته اند
پیر در زنجیر آن هم کور هم
سر گران زو والی و دستو هم
کس شنیده است ای حکیم رهنمون
ز ابتدای آفرینش تا کنون
کور در زندان به جز من ؟ وای من
ای دریغ آفرینش جانفرسای من
***
خواستم در حرمت پیش نهم گامی چند
بود از ان زلف رسا هر قدمی دامی چند
ای که از بوسه دل غیر به دست آوردی
میتوان خاطر ما جست به دشنامی چند
ما که ایم از دو جهان چشم طمع دوخته ای
یا غم اموخته و بیدل و ناکامی چند
گه به میخانه و گاهی به خرابات مغان
جان گرو جام گرو در طلب جامی چند
از کدام آفت دنیا پس از این اندیشم
من که در هجر تو بردم به سر ایامی چند
از دل تنگ اسیران قفس یاد کنید
ای که دارید نشیمن به لب بامی چند
پارسا را نبود گر سرو کاری با عشق
باد صحبت به سلامت سر بدنامی چند